2024-03-29T10:11:36Z
https://jab.uk.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=514
مجله بیوتکنولوژی کشاورزی
بیوتکنولوژی کشاورزی
2228-6705
2228-6705
1400
13
3
الگوی پروتئینی برگ ارقام متحمل و حساس کلزا تحت تنش خشکی
بیتا
کاظمی اسکوئی
علی
بنده حق
هدف: تنش خشکی یکی از عمدهترین محدودیتها در تولید محصولات زراعی است که اثر نامطلوبی بر کمیت و کیفیت آنها دارد. کلزا همانند بسیاری از گیاهان زراعی از تنش ناشی از کمبود آب متاثر میشود. در سطح سلولی گیاهان از طریق سنتز پروتئینهای خاص به تنش خشکی پاسخ میدهند. از این رو پژوهشی با هدف مطالعه مکانیسم پاسخ کلزا به تنش خشکی و تعیین پروتئینهای دخیل در تحمل تنش انجام شد.مواد و روشها: الگوی پروتئینی برگ ارقام Hyola308 و Sarigol بترتیب به عنوان ارقام حساس و متحمل با استفاده از تکنیک پروتئومیک فاقد ژل/فاقد (شاتگان پروتئومیکس) برچسب تحت سطوح مختلف تنش خشکی (6/. و 2/1 مگا پاسکال (MPa) به همراه شاهد) مورد بررسی قرار گرفت. جهت اعتبارسنجی تغییر محتوای پروتئینهای شناسایی شده از وسترنبلات استفاده شد.نتایج: در کل 56 پروتئین شامل 16 پروتئین به صورت اختصاصی برای Hyola308، 16 پروتئین به صورت اختصاصی برای Sarigol و 12 پروتئین مشترک بین هر دو شناسایی شد. در Sarigol فراوانی اکثر پروتئینهای درگیر در متابولیسم پروتئین، فتوسنتر و انرژی در مواجهه با سطوح مختلف تنش خشکی کاهش نشان داد، در مقابل در Hyola308 افزایش در فراوانی پروتئینهای درگیر در متابولیسم انرژی، فتوسنتز و دفاع آنتیاکسیدان به صورت اختصاصی مشاهده شد.نتیجهگیری: استنباط میشود که افزایش فراوانی این پروتئینها در برگهای Hyola308 قسمتی از مکانیسم تحمل این رقم در مواجهه با تنش میباشد و تقلیل کارایی چرخه کلوین و کاهش تولید قند و انرژی در Sarigol، کاهش رشد این رقم را تحت تنش خشکی میتواند توجیه کند.
ایمنوبلات
پروتئومیک
تنش غیرزیستی
کلزا
2021
09
23
1
24
https://jab.uk.ac.ir/article_2989_5b04d47e6446940a07a6c6c27750859f.pdf
مجله بیوتکنولوژی کشاورزی
بیوتکنولوژی کشاورزی
2228-6705
2228-6705
1400
13
3
بررسی بیان ژن تحمل تنش گرمایی HSP-70 در انگور یاقوتی سیستان تحت تاثیر تیمارهای هورمونی ایندول-استیک اسید، جیبرلیک اسید و آبسیزیک اسید
یعثوب
شیری
نوشین
کلکلی
هدف: انگور بیدانه یاقوتی یکی از زودرسترین ارقام انگور در ایران است که اواخر اردیبهشت ماه محصول آن به بازار ارائه می-شود. همچنین تحمل بالای آن در برابر گرمای شدید منطقه سیستان و بلوچستان، آن را به یک رقم منحصر به فرد تبدیل کرده است. پروتئینهای شوک حرارتی با وزن بالا نظیر HSP70 ، HSP60 و HSP90 به نظر میرسد نقشی اساسی در بقاء و رهایی از تنش گرمایی در گیاهان را دارند. با توجه به ویژگی برجسته تحمل در برابر تنش گرمایی در انگور یاقوتی سیستان و نقش کلیدی ژن HSP-70 در القای تحمل تنش گرمایی، در این مطالعه بیان ژن HSP-70 در سه مرحله رشدی نمو خوشه، تحت تاثیر تیمارهای هورمونی آبسیزیک اسید، جیبرلیک اسید و ایندول استیک اسید مورد بررسی قرار گرفت. مواد و روشها: مواد گیاهی مورد استفاده برای استخراج RNA کل در سه مرحله شکل گیری خوشه، شکل گیری حبهها و پایان فرایند رشد طولی خوشه نمونهبرداری شد. آغازگرهای اختصاصی ژن HSP-70 (1104687527) و ژن Actin-7 (100232866) به عنوان کنترل داخلی، جهت انجام واکنش Real Time-PCR مورد استفاده قرار گرفتند. در نهایت میزان بیان نسبی ژن مورد مطالعه بر اساس Ct های بدست آمده و با استفاده از فرمول Pfaffl آنالیز و نتایج با استفاده از طرح کاملا تصادفی بر پایه فاکتوریل و آزمون دانکن سطح معنیداری یک درصد با استفاده از نرم افزار SAS 9.0 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. با استفاده از نرمافزار Cytoscape شبکه همبیانی ترسیم شد. نتایج: بالاترین میزان بیان نسبی بدست آمده برای ژن HSP-70 در مرحله دوم نمو خوشه همزمان با گلدهی و تحت تاثیر تیمار هورمون آبسیزیک اسید بود. افزایش سطح هورمون آبسیزیک اسید سبب افزایش بیان ژن ABI2 میگردد که نتیجه آن سرکوب سنتز داخلی هورمون آبسیزیک اسید و افزایش بیان ژن HSP-70 میشود. نتیجهگیری: هورمون آبسیزیک اسید در مقایسه با تیمار هورمون ایندول استیک اسید و هورمون جیبرلین نقش اصلی را در افزایش بیان و القای تحمل تنش گرمایی انگور یاقوتی داشت. خوشههای تیمار هورمونی در مقایسه با نمونه شاهد از تراکم خوشه کمتری برخوردار بودند. تیمار جیبرلین علاوه بر کاهش تعداد حبهها، افزایش طولی خوشه به دلیل رشد محور اصلی خوشه را نشان داد.
QRT-PCR
تنش
بیان ژن
شبکه ژنی
2021
09
23
25
42
https://jab.uk.ac.ir/article_2990_216fc2ba5d8e54fd569db857900eddb8.pdf
مجله بیوتکنولوژی کشاورزی
بیوتکنولوژی کشاورزی
2228-6705
2228-6705
1400
13
3
تجزیه تنوع ژنتیکی و ساختار جمعیت ژنوتیپهای گندم دوروم(Triticum turgidum L.) با استفاده از نشانگرهای SilicoDArT تولید شده از DArTseq در سطح کل ژنوم
پیمان
ابراهیمی
عزت
کرمی
علیرضا
اطمینان
رضا
طالبی
رضا
محمدی
هدف: گندم دوروم (Triticum turgidum L.) با متوسط تولید سالانه 40 میلیون تن، دهمین غلهی بسیار مهم و متداولی است که در سراسر جهان کشت میگردد. لذا هدف از این مطالعه تجزیه تنوع ژنتیکی و ساختار جمعیت ژنوتیپهای گندم دوروم برای آگاهی و استفاده از آن در مطالعات ژنومیک آینده با استفاده از نشانگرهای SilicoDArT تولید شده از DarTseq بود. مواد و روشها: DNA مربوط به 94 ژنوتیپ گندم دوروم به روش CTAB از برگهای تازه استخراج شد. کیفیت و کمیت DNA استخراج شده با استفاده از دستگاه اسپکتروفتومتر اندازه گیری و غلظت DNA نمونهها به میزان 50 نانوگرم در میکرولیتر تصحیح گردید. نمونههای DNA درDiversity Array Technology Pty, Ltd, Australia (https://www.diversityarrays.com) برای تجزیه ژنوتیپی DArTseq با استفاده از پلاتفرم تجزیه ژنوتیپی بوسیله تعیین توالی (GBS) پردازش شدند. تجزیه تنوع ژنتیکی و ساختار جمعیت بر روی 7882 نشانگر باقیمانده با استفاده از نرم افزارهایPower Markerv.3.25 ، DARwinver5.0، STRUCTURE 2.1.، GenAlex v. 6.41و Rv3.2.3 انجام گرفت. نتایج: مقدار محتوی اطلاعات چندشکلی (PIC) نشانگرهای SilicoDArT از 023/0 تا 499/0 با میانگین 38/0 متغیر بود. متوسط تکرارپذیری و میزان قرائت توالیها در تمام گروههای لینکاژی به ترتیب بالای 98/0 و 92/0 بود. تعداد نشانگرهای SilicoDArT نقشهیابی شده از 300 نشانگر در گروه لینکاژی (Chr1A) تا 853 نشانگر در گروه لینکاژی (Chr7B) متفاوت بود. اندازه کروموزوم تحت پوشش نشانگرهایSilicoDArT از kbp1/829200 در گروه لینکاژی (Chr3B) تا kbp 79/589293 در گروه لینکاژی(Chr1A) متغیر بود. نتایج تجزیه کلاستر به روش اتصال- همسایگی (NJ)، ساختار جمعیت و تابع تشخیص مؤلفههای اصلی همخوانی بالایی با هم داشتند و بطور واضح ژنوتیپهای مورد بررسی را در چهار گروه مجزا قرار دادند. بیشترین میزان تنوع ژنتیکی مربوط به تنوع درون جمعیتی بود. نتیجهگیری: تعداد نسبتاَ بالای زیرجمعیتها و وجود تنوع ژنتیکی بالا در میان و درون جمعیتها از ویژگیهای مجموعه ژنوتیپهای گندم دوروم مورد مطالعه در این تحقیق بود. لذا با توجه به اتلاف 84% تنوع ژنتیکی گندم دوروم طی فرآیندهای اولیه اهلی سازی، این جمعیتها میتوانند به عنوان یک منبع ارزشمند در تحقیقات بنیادی و کاربردی در پروژههای بهنژادی مورد استفاده قرار گیرد.
چند شکلی
گروه لینکاژی
جمعیت
نشانگر
گندم دوروم
2021
09
23
43
68
https://jab.uk.ac.ir/article_2991_97e8b5e5c9a9bcb60e40b0b650b0ba0a.pdf
مجله بیوتکنولوژی کشاورزی
بیوتکنولوژی کشاورزی
2228-6705
2228-6705
1400
13
3
تأثیر نانو ذرات اکسید آهن بر القای ریشههای مویین و فعالیت آنتیاکسیدانی گیاه خرفه (Portulaca oleracea L.)
مهدی
محب الدینی
رقیه
فتحی
هدف: بیشتر متابولیتهای ثانویه توسط گیاهان تولید میشوند و در تولید داروها و درمانهای نوین کابرد دارند. اما سنتز شیمیایی بسیاری از این متابولیتها مشکل، پرهزینه و یا غیر ممکن است. با استفاده از پیشرفتهای بیوتکنولوژی، تولیدات طبیعی گیاهان میتواند منبعی غنی از ترکیبات جدید با منشا گیاهی را برای کاربردهای گوناگون فراهم سازد. گیاه خرفه از جملهی گیاهان دارویی مهم بوده و سازمان بهداشت جهانی به آن لقب اکسیرجهانی داده است. القای ریشههای مویین با استفاده از rhizogenes Agrobacterium یکی از روشهای کاربردی برای افزایش بیوسنتز متابولیتهای ثانویه میباشد. مواد و روشها: در این پژوهش ریشههای مویین خرفه با استفاده از Agrobacterium rhizogenes سویههای A4 و ATCC15834 تولید شد و بهمنظور تائید تراریختی ریشهها، حضور ژن rolB توسط PCR و با استفاده از آغازگرهای اختصاصی ژن rolB بررسی شد. تأثیر سویهی باکتری (A4 و ATCC15834)، ریزنمونهی گیاهی (کوتیلدون، هیپوکوتیل و گیاهچه کامل) و غلظتهای مختلف نانوذرات اکسید آهن (صفر، 20، 40 و 60 میلیگرم در لیتر) بهعوان محرک غیرزیستی بر میزان القا و رشد ریشههای مویین و افزایش تولید متابولیتهای ثانویه بررسی شد. نتایج: نتایج بدست آمده نشان داد بیشترین درصد القای ریشههای مویین (80 درصد) توسط سویهی A4، بر روی ریزنمونهی گیاهچه کامل و با استفاده از 40 میلیگرم در لیتر نانوذرات اکسید آهن بهدست آمد. بیشترین طول ریشه در غلظت 60 میلیگرم در لیتر نانوذرات اکسید آهن تولید شد و همچنینن سویهی ATCC15834، ریزنمونهی گیاهچه کامل و 40 میلیگرم در لیتر نانوذرات اکسید آهن بیشترین تأثیر را در افزایش محتوای فنول و فلاونوئید (92/4 و 48/0 میلیگرم بر گرم وزن خشک ریشه) و همچنین میزان مهار رادیکال آزاد (59/52 درصد) و قدرت آنتیاکسیدانی احیا آهن فریک (37/60 مول بر گرم وزن خشک ریشه) داشتند. لاینهای ریشههای مویین تفاوت معنیداری را از نظر میزان رشد و تولید زیستتوده نشان دادند و همچنین لاین G بیشترین میزان زیستتوده را داشت. نتیجهگیری: بهطور کلی نوع سویه، ریزنمونه و مقدار نانوذرات اکسید آهن نقش مهمی در القای ریشههای مویین گیاه خرفه و تولید متابولیتهای ثانویه دارند. نتایج بهدست آمده نشان داد سویهی A4 و ATCC15834، ریزنمونهی گیاهچه کامل و 40 میلیگرم در لیتر نانوذرات اکسید آهن افزایش معنیداری در تولید ریشههای مویین و ترکیبات دارویی گیاه خرفه سبب شدند. همچنین لاینهای ریشههای مویین تفاوت معنیداری از نظر رشد و تولید زیستتوده نشان دادند و بیشترین زیست توده توسط لاین G تولید شد.
ژن rolB
فنول
گیاهچه کامل
نانوذرات اکسید آهن
2021
09
23
69
90
https://jab.uk.ac.ir/article_2992_94d28b439eb2dbb1416227e196cd6d6d.pdf
مجله بیوتکنولوژی کشاورزی
بیوتکنولوژی کشاورزی
2228-6705
2228-6705
1400
13
3
بررسی تنوع ژنتیکی در مرغ بومی خزک با استفاده از دادههای توالییابی کل ژنوم
الهه
رستم زاده
مسعود
اسدی فوزی
علی
اسماعیلی زاده کشکوئیه
احمد
آیت اللهی مهرجردی
سید حجت
مسعود زاده
هدف: حیوانات بومی به عنوان سرمایه ملی و ذخایر استراتژیک هر کشوری محسوب میشوند. حفظ و تکثیر آنها از ارزش و اهمیت بسیاری برخوردار میباشد. با توجه به اینکه تاکنون انتخاب مصنوعی در مرغان نژاد بومی ایران انجام نشده است، تنوع قابل توجهی در ژنوم آنها مشاهده میشود. از این رو کسب اطلاعات و شناخت دقیقتر ژنوم این حیوانات برای برنامههای اصلاح نژادی ضروری میباشد. بنابراین، هدف از انجام این تحقیق، شناسایی و بررسی آثار عملکردی چندشکلیهای تک نوکلئوتیدی و همچنین بررسی تنوع ژنتیکی در 17 مرغ بومی خزک با استفاده از اطلاعات توالی کل ژنوم میباشد. مواد و روشها: در این پژوهش، تعداد 17 نمونه مرغ خزک با استفاده از روش توالییابی نسل بعد (NGS) توالییابی شد. بعد از انجام مراحل پیش پردازش توالیهای کوتاه با استفاده از نرمافزارهای FastQC، Trimmomatic، BWA، Picard و ابزارهای برنامه GATK، در نهایت چند شکلیهای تک نوکلئوتیدی با استفاده از ابزارUnifiedGenotyper در برنامه GATK شناسایی شدند. جهت محاسبه میزان پوشش خوانشها و درصد الاینمنت خوانشها با ژنوم مرجع از نرم افزار Samtools استفاده شد. مراحل کنترل کیفیت چندشکلیهای تک نوکلئوتیدی با استفاده از نرم افزار Plink انجام شد، سپس تنوع ژنتیکی درون جمعیت مورد نظر با برنامه VCFtools محاسبه شد. نتایج: میانگین عمق پوشش توالیها برای 17 مرغ خزک 45/6 بدست آمد. بعد از پردازش توالیهای کوتاه، تعداد 15،981،176 و 10،552،735 SNP به ترتیب قبل و بعد از مرحله کنترل کیفیت شناسایی شد. نتایج حاشیهنویسی عملکردی چند شکلیهای تک نوکلئوتیدی نشان داد که اکثر SNPها در نواحی اینترون و بین ژنی قرار دارند و تنها 8/2 درصد آنها متعلق به ناحیه اگزون میباشند. نسبت جهشهای انتقالی به جهشهای متقاطع (Ti / Tv) 43/2 و نسبت SNPهای هتروزیگوت به هموزیگوت به طور میانگین در مرغان خزک 3/3 بدست آمد. نتیجهگیری: تعداد SNPهای هتروزیگوت بالاتر، نشان دهندهی تنوع ژنتیکی بالا در اکوتیپ خزک میباشد. این اکوتیپ مانند سایر اکوتیپهای بومی ایران دارای تنوع میباشد که میتواند به عنوان یک اکوتیپ تخمگذار بومی در برنامههای اصلاح نژاد حائز اهمیت باشد.
تنوع ژنتیکی
چند شکلی تک نوکلئوتیدی
مرغ بومی خزک
2021
09
23
91
106
https://jab.uk.ac.ir/article_2993_c4b45e4c242a8ab7afa61f9005e8c4ee.pdf
مجله بیوتکنولوژی کشاورزی
بیوتکنولوژی کشاورزی
2228-6705
2228-6705
1400
13
3
بررسی بیان ژنهای مرتبط با بیماریزایی در برنج همزیستشده با قارچ Trichoderma harzianum پس از تلقیح با قارچ Magnaporthe oryzae
سمیه
نظری
حسین
علایی
ولیاله
بابایی زاد
علی
مومنی
برنج از مهمترین گیاهان زراعی دنیا است که سطح وسیعی از اراضی زراعی قابل کشت را به خود اختصاص داده است. بیماری بلاست از مهمترین و مخربترین بیماریهای برنج میباشد که موجب کاهش تولید این محصول میگردد. به دلیل آلودگیهای زیست محیطی ناشی از مصرف بیرویة قارچکشها جهت کنترل این بیماری و از طرفی مقاومت بیمارگر به این مواد شیمیایی، توسعة راهکارهای بهتر و سالمتر برای کنترل این بیمارگر ضروری به نظر میرسد. کنترل بیولوژیک بیماریهای گیاهی با استفاده از آنتاگونیستها میتواند یک روش جایگزین امیدبخش باشد. مواد و روشها: در این مطالعه تأثیر غیرمستقیم قارچTrichoderma harzianum بر قارچ بیمارگرMagnaporthe oryzae در شرایط گلخانه از طریق القاء مقاومت سیستمیک در رقم حساس طارم محلی بررسی شد. بدین منظور، بیان چند ژن مهم دفاعی در گیاهان همزیستشده با تریکودرما و گیاهان شاهد (فاقد تریکودرما) در زمانهای مختلف پس از تلقیح بیمارگر با استفاده از روش Real-time qPCR مورد بررسی قرار گرفت. نتایج: نتایج حاکی از افزایش سطح بیان ژنهای NPR1، PR2 و PR3 پس از تلقیح بیمارگر در گیاهان همزیستشده با تریکودرما در مقایسه با گیاهان شاهد بود که در مورد ژنهای PR2 و PR3 از نظر آماری اختلاف معنیداری وجود داشت. با این وجود در بعضی از زمانها، اختلاف معنیداری در سطح بیان ژنهای مورد ارزیابی بین دو تیمار مشاهده نشد. بررسی صفات مرفولوژیکی مختلف از قبیل وزن خشک ریشه، ساقه و برگ، طول ریشه، قطر ساقه و ارتفاع بوته حاکی از افزایش آنها در گیاهان همزیستشده در مقایسه با گیاهان شاهد بود هر چند این اختلاف بجز صفت ارتفاع بوته در مورد بقیه صفات معنیدار نبود. میزان کلروفیل a وb نیز بعنوان صفات فیزیولوژیکی در هر دو تیمار اندازهگیری شد. اگرچه مقدار کلروفیل a در گیاهان همزیستشده بیشتر از گیاهان شاهد بود اما اختلاف معنیداری مشاهده نشد. بررسی برهمکنش گیاه برنج و بیمارگر در حضور تریکودرما نشان داد که اختلاف معنیداری از نظر شدت بیماری بین گیاهان همزیستشده و گیاهان شاهد وجود دارد به طوری که همزیستی گیاهان با تریکودرما موجب کاهش شدت بیماری در مقایسه با گیاهان شاهد گردید. نتیجهگیری: این نتایج میتواند تا حدودی بیانگر حفاظت سیستمیک گیاه برنج در مقابل قـارچ M. oryza در اثر همزیستی ریشة گیاه با قارچT. harzianum و در نتیجه، القاء مقاومت و افزایش ژنهای مرتبط با بیماریزایی باشد اما کافی نیست. بنابراین، لزوم تکرار آزمایش گلخانه و در نتیجه، اطمینان از وجود اختلاف معنیدار در بیان ژنهای مورد مطالعه بین گیاهان همزیستشده و گیاهان شاهد ضروری به نظر میرسد.
آنزیمهای دفاعی
برنج
بیان ژن
بیماری بلاست
قارچ همزیست
2021
09
23
107
130
https://jab.uk.ac.ir/article_2994_b16896ebd66e50a40b704628ca8115dd.pdf
مجله بیوتکنولوژی کشاورزی
بیوتکنولوژی کشاورزی
2228-6705
2228-6705
1400
13
3
تنوع ژنتیکی فامیلهای تلاقی برگشتی حاصل از تلاقی جو زراعی و وحشی با نشانگرهای مولکولی
فرزانه
کرم زاده
احمد
ارزانی
سیدعلی محمد
میرمحمدی میبدی
فاطمه
ابراهیم
هدف: تنوع ژنتیکی در گیاهان در طی مدت طولانی اهلی شدن جو زراعی، بویژه پس از استفاده از روشهای اصلاحی مدرن و کشت فشرده، به میزان قابل توجهی کاهش یافته و معضل فرسایش ژنتیکی در این گیاه مطرح میباشد. خویشاوندان وحشی جو زراعی دارای مواد ژنتیکی با ارزش برای اصلاح جو هستند. تنوع ژنتیکی گونههای وحشی متعلق به خزانه ژنی اولیه جو در بکارگیری برنامههای اصلاحی جو به خصوص برای تحمل در برابر تنشهای زنده و غیر زنده حائز اهمیت بسیاری است. با توجه به قرابت گونه وحشی (spontaneum L. Hordeum.) با گونه زراعی و عدم اقبال در یافتن ژنهای مقاومت در گونه زراعی، اینترگرسیون ژنی راه حلی مناسب برای انتقال ژنهای مطلوب است. مواد و روشها: در این پژوهش تنوع ژنتیکی جمعیت تلاقی برگشتی حاصل از تلاقی بینگونهای جو زراعی و وحشی با استفاده از نشانگرهای مولکولی که در تسریع انتخاب برای سهم بیشتر والد دورهای در روند تلاقی برگشتی مفید است، با استفاده از نشانگرهای ریزماهواره ارزیابی شده است. نتایج: برای بررسی تنوع ژنتیکی و تجزیه واریانس مولکولی (AMOVA) در بین 142 فامیل حاصل از تلاقی برگشتی، به ترتیب از دو نرمافزار POPGENE و ARlIQUIN استفاده شد. میانگین شاخصهای Gst و Nm که نشاندهنده میزان تفرق ژنی و جریان ژنی بین گروهها است به ترتیب معادل 59/0 و 34/0 بود، که بیانگر یک تبادل ژنی پایین بین 9 گروه حاصل از تلاقی برگشتی بوده است. تجزیه واریانس مولکولی گروهها نشان داد که عمدة تنوع ژنتیکی 5/86 شناسایی شده مربوط به درون گروهها بوده است. دادههای حاصل از تشابه ژنتیکی نی در دامنهای از 92/0-41/0 قرار گرفتند، که با نتایج فاصله ژنتیکی تطابق داشت. تجزیه ساختار جمعیت با استفاده از نرمافزار STRUCTRE جمعیت را به پنج گروه با تعداد 40، 22، 27، 20 و 35 فامیل برای هر گروه تقسیم کرد. نتیجهگیری: نتی نشانگرهای SSR جهت افزایش کارایی برنامههای انتقال ژن از گونههای خویشاوند جو بهمنظور اصلاح جو به-ویژه برای تحمل تنشهای زنده و غیرزنده دارای پتانسیل ارزشمندی هستند.
تنوع ژنتیکی
جمعیت تلاقی برگشتی
نشانگر مولکولی
نرمافزار استراکچر
2021
09
23
131
154
https://jab.uk.ac.ir/article_2995_fd854a30be5aee8c5542cc2c2f4b9a5e.pdf
مجله بیوتکنولوژی کشاورزی
بیوتکنولوژی کشاورزی
2228-6705
2228-6705
1400
13
3
بررسی اثرات چندشکلیهای ژنهای ATPase6 و ATPase8 بر بلوغ برونتنی تخمک و کشت برونتنی جنین در گوسفند سنجابی
پژمان
مردانی
فرشته
تیموری
صاحب
فروتنی فر
فرشته
تیموری
هادی
حجاریان
هدف: میتوکندری به دلیل نقش های مهمی که در متابولیسم سلول دارد و به دلیل اینکه عمدتا از طریق مادر در حیوانات به ارث می رسد، یک منبع عالی برای توضیح وراثت سیتوپلاسمی است. در حیوانات اهلی مطالعات مختلفی ارتباط بین چندشکلیهای DNA میتوکندری و صفات تولیدی و تولید مثلی را گزارش کرده اند. هدف از این مطالعه بررسی چندشکلی ژنهای ATPase6 و ATPase8 و اثر آنها بر میزان موفقیت بلوغ برونتنی تخمکها (IVM) و کشت برونتنی جنینها (IVC) در گوسفندان سنجابی بود. مواد و روشها: نمونههای خون و تخمدان میشهای بالغ از کشتارگاه بیستون واقع در کرمانشاه جمع آوری شد. در آزمایشگاه پس از جداسازی بافت اضافی پیرامون تخمدانها و شستشوی آنها، مجموعه کومولوس- تخمکهای با قطر بیشتر از 3 میلی متر از فولیکولها آسپیراسیون شد. تعداد 100 نمونه که تعداد بیش از دو تخمک داشتند، به دیشهای حاوی محیط بلوغ انتقال داده شدند. بعد از بلوغ تخمکها، برای لقاح برون تنی هر نمونه، از اسپرم تازه قوچ سنجابی استفاده شد. برای کشت برون تنی، زیگوتهای تشکیل شده در مرحله قبلی در محیط مایع تخمدانی سنتز شده به مدت 48 ساعت کشت داده شدند. استخراج DNA با استفاده از روش نمکی انجام شد. قطعه 895 جفت بازی از DNA میتوکندری که شامل ژنهای ATPase6 و ATPase8 بود با استفاده از PCR تکثیر شدند و نمونهها با استفاده از یک روش تغییر یافته SSCP ژنوتیپ شدند. برای بررسی ارتباط الگوهای مشاهده شده با نرخ بلوغ و کشت رویان از آزمون ناپارامتری کروسکال-والیس استفاده شد. نتایج: نتایج این مطالعه وجود چند شکلیها در نواحی ژنی مورد مطالعه را نشان داد و پنج الگوی مختلف باندی A (50 درصد) ، B (12 درصد) ، C (9)، D (21) و E (8 درصد) برای ژنها مشاهده شد. تجزیه و تحلیل ارتباط این الگوها با نرخ بلوغ و کشت رویان حاکی از نبود ارتباط معنی دار بین آنها بود (p>0.05). نتیجهگیری: با وجود مشاهده چندشکلی در ژنهای ATPase6 و ATPase8 با استفاده از روش تغییر یافته SSCP، این چندشکلی های تاثیری بر نرخ بلوغ و کشت رویان نداشتند.
بلوغ برونتنی
چند شکلی
کشت برونتنی
گوسفند
میتوکندری
2021
09
23
155
170
https://jab.uk.ac.ir/article_2996_9d0e420404a38ec306f5f860ffa39a18.pdf
مجله بیوتکنولوژی کشاورزی
بیوتکنولوژی کشاورزی
2228-6705
2228-6705
1400
13
3
بررسی اثر آدنین همی سولفات و تنظیم کنندههای رشد گیاهی بر افزایش نرخ باززایی مستقیم ریزنمونه برگی ارقام میخک
حمیدرضا
صباغی
غلامرضا
شریفی سیرچی
پژمان
آزادی
محمدحسین
عظیمی
هدف: اصلاح ژنتیکی میخک به عنوان یکی از مهمترین گلهای شاخه بریده دنیا، از اهمیت بالایی برخوردار میباشد. به این منظور استفاده از تکنیکهای اصلاح درون شیشهای بسیار ضروری است. یکی از مهمترین ملزومات اصلاح درون شیشهای میخک، دسترسی به یک روش باززایی با بهرهوری بالا و کمترین احتمال تغییر ژنتیکی میباشد. در پژوهش حاضر به منظور تعیین روشی بهینه و با سرعت بالا، برای باززایی مستقیم ارقام میخک با استفاده از تنظیمکنندههای مختلف از جمله استفاده از آدنینهمیسولفات، برای اولین بار در ارقام میخک طراحی و اجرا شد. مواد و روشها: به منظور تعیین سطح بهینۀ ترکیبات محیط کشت جهت باززایی مستقیم ارقام میخک (اسکیمو، تیبور و لابرتی)، آزمایشی با استفاده از محیط کشت MS به همراه غلظتهای مختلف تنظیمکنندههای رشد شامل تیدیازورون (TDZ) در چهار سطح (0.5, 1, 2, 3 mg/L)، IAAدر دو سطح (0.5,1, mg/L) و آدنینهمیسولفات در چهار سطح (0, 20, 40, 80 mg/L) به صورت طرح کاملاً تصادفی طراحی و اجرا شد. نتایج: مدل استفاده شده برای این آزمایش، در سطح یک درصد با R2= 96% و CV=22 معنیدار شد که نشاندهندۀ دقت قابل قبول آزمایش میباشد. با توجه به نتایج، مشاهده شد که در ریزنمونههای برگی ارقام مختلف میخک، استفاده از محیط کشت MS در شرایط نوری به همراه TDZ 2 mg/L+ IAA 0.5 mg/L به طور مطلوبی سبب باززایی مستقیم از ریزنمونههای برگی شد. قابل ذکر است، با اضافهکردن40 میلیگرم در لیتر آدنینهمیسولفات به محیط کشت، میانگین باززایی در بین ارقام مختلف، از 66 درصد به 94 درصد و میانگین تعداد شاخه در هر ریزنمونه از 12 شاخه به 36 شاخه افزایش یافت. نتیجهگیری: به طور کلی نتایج آزمایش نشان داد که استفاده از ترکیب محیط پایه MS، ریزنمونه برگی در شرایط روشنایی و همچنین استفاده از ترکیب تنظیمکننده TDZ 2mg/L+ IAA 0.5 mg/L+ Adenine sulfate 40 mg/L به طور معنیداری سبب باززایی از برگ ارقام میخک شد. به طور خلاصه نتایج این پژوهش گواه این بود که استفاده از آدنینهمیسولفات تأثیر معنیداری در افزایش نرخ باززایی مستقیم ارقام میخک دارد.
اصلاح درون شیشهای
کوفاکتورها
تنظیمکنندههای رشد
اندامزایی مستقیم
کشت بافت
2021
09
23
171
186
https://jab.uk.ac.ir/article_2997_317da7fbd457c6b19384a9fa7dc9c61a.pdf
مجله بیوتکنولوژی کشاورزی
بیوتکنولوژی کشاورزی
2228-6705
2228-6705
1400
13
3
اثر تنظیم کنندههای رشد گیاهی بر کالوسزایی و باززایی گیاه دارویی زوفا (Hyssopus officinalis) در شرایط درون شیشهای
صبا
مروتی
علیرضا
زبرجدی
صحبت
بهرامینژاد
عبداله
نجفی
هدف: زوفا (Hyssopus officinalis)، از مهمترین گیاهان دارویی و ادویهای متعلق به تیره نعناعیان و غنی از اسانسهای روغنی است که برای اهداف دارویی، بهداشتی و خوراکی مورد استفاده قرار میگیرد. با استفاده از روشکشت بافت از جمله تولید کالوس و باززایی این گیاه دارویی مهم میتوان راندمان تولید متابولیتهای ثانویه موثر آن را از نظر کمی و کیفی ارتقاء بخشید. مطالعه حاضر در محیط کشت پایه MS، به منظور تعیین مناسبترین غلظت تنظیمکنندههای رشد اکسینی و سیتوکینینی برای بدست آوردن بیشترین بازده در القاء و تولید کالوس و همچنین باززایی گیاهچههای درون شیشهای از ریزنمونههای برگ و هیپوکوتیل در گیاه زوفا انجام گرفت. مواد و روشها: آزمایش کالوسدهی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی (CRD) با سه تکرار اجرا گردید. در این آزمایش از سطوح مختلف تنظیم کننده رشد گیاهی (صفر، 5/0، 1 و 2 میلیگرم در لیتر NAA) و دو نوع ریزنمونه برگ و هیپوکوتیل استفاده گردید. صفات مختلف از جمله سرعت رشد نسبی، وزن خشک و تر، قطر، رنگ و ساختار فیزیکی و درصد القای کالوس اندازهگیری و بررسی شد. آزمایش باززایی مستقیم و غیر مستقیم نیز به صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملا تصادفی با سه تکرار صورت گرفت. از سطوح مختلف تنظیم کننده رشد (1 و 2 میلیگرم در لیتر NAA) و (2 و 4 میلیگرم در لیتر BAP) استفاده شد و صفت درصد باززایی اندازهگیری شد. نتایج: بهترین درصد القای کالوس (100%) در محیط MS همراه با 2 میلی گرم در لیتر NAA و در ریزنمونه هیپوکوتیل بدست آمد. بیشترین درصد باززایی مستقیم (73%) و غیر مستقیم (80%) در محیط MS و ترکیب هورمونی 2 میلی گرم در لیتر NAA و 4 میلی گرم در لیتر BAP در ریزنمونه هیپوکوتیل و کالوس حاصل از هیپوکوتیل مشاهده گردید. نتیجهگیری: این آزمایش مشخص نمود که ریزنمونه هیپوکتیل مناسب جهت کالوس زایی و باززایی در زوفا میباشد.
کالوس
زوفا
تنظیم کننده رشد گیاهی
محیط کشت MS
2021
09
23
187
204
https://jab.uk.ac.ir/article_2998_d211a907bf297726e4d4ad45840def87.pdf
مجله بیوتکنولوژی کشاورزی
بیوتکنولوژی کشاورزی
2228-6705
2228-6705
1400
13
3
اهمیت تغذیه در بیان ژن، همانندسازی، ترمیم و پیشگیری از آسیب DNA
محمدرضا
محمدآبادی
فاطمه
حسن زاده داورانی
هدف: نظر به این که تغذیه بر تمامی فعل و انفعالات بدن، به ویژه بر ژنوم و نیز بیان ژنها تاثیر گذار است و همه موجودات همواره در حال تغذیه هستند و بدون تغذیه حیات امکانپذیر نیست. لذا هدف این پژوهش بررسی اجمالی نقش تغذیه در بیان ژن، همانندسازیDNA ، جلوگیری از آسیب DNA و ترمیمDNA بود. مواد و روشها: در این مطالعه با استفاده از کلید واژههای سرطان، ریبونوکلئاز، مهارکننده ریبونوکلئازی و اسید ریبونوکلئیک، در پایگاههای اطلاعاتی معتبر Scopus، SID، IranDoc، PubMed، Google Scholar، Web of Science و IranMedex جستجو انجام شد. به منظور انتخاب مستندات مورد استفاده، تمام مقالاتی که به زبان غیرانگلیسی و فارسی چاپ شده بودند، مقالات تکراری، مقالاتی که امکان دستیابی به متن کامل مقاله وجود نداشت و همچنین مقالاتی که به صورت چکیده ارائه شده بودند حذف گردیدند. نهایتا موارد منتخب به منظور تنظیم مقاله حاضر به طور کامل مطالعه و خلاصهسازی شدند. نتایج: تنظیم بیان ژن برای حیات و سلامت ضروری است و به عوامل درون زا و رژیم غذایی و سایر عوامل محیطی که در سطوح مختلف و با مکانیسمهای متعدد عمل می کنند حساس است. پیوندهای مهم و نزدیکی بین رژیم غذایی/تغذیه، وضعیت متابولیک، مسیرهای سیگنالدهی و تنظیم ژن وجود دارد. فناوریهای پساژنومی شامل هیبریداسیون ریزآرایه و توالییابی نسل بعدی امروزه امکان تجزیه و تحلیل با بازدهی و خروجی بالا، در سطح گسترده ژنوم، رونویسی و پویایی آن (حضور و کمیتRNA ها، الگوهای بیانRNA ) را فراهم می کند. علاوه بر این، تغییرات ناشی از رژیم غذایی یا عوامل دیگر در اشغال محل اتصال فاکتورهای نسحهبرداری، ویژگیهای کروماتین، الگوهای جهانی تباهی رونویسی و پروفایل ترجمه نیز امروزه می تواند در سطح ژنوم مورد مطالعه قرار گیرد. شواهد زیادی وجود دارد که تعداد زیادی از ریز مغذیها، از جمله ویتامینها و مواد معدنی به عنوان کوفاکتورهای آنزیمها یا به عنوان بخشی از ساختار پروتئینها (متالوآنزیمها) در ترمیمDNA ، جلوگیری از آسیب اکسیداتیو به DNA و همچنین نگهداری و متیلاسیون DNA مورد نیاز هستند. نقش ریز مغذیها در حفظ ثبات ژنوم به طور گستردهای بررسی شده است. بسیاری از ریز مغذیهای در فرآیندهای مختلف پایداری ژنوم درگیر هستند. همچنین مکانیسمهای مختلفی وجود دارند که به وسیله آنها کمبود ریز مغذی میتواند باعث آسیب بهDNA ، تسریع پیر شدن و ناپایداری کروموزومی شود. نتیجه گیری: ادغام نتایج حاصل از این فناوریهای متنوع در نهایت به درک جامع و گسترده ای از سیستم کنترل بیان ژن و روابط رژیم غذایی-ژن-سلامت در علم تغذیه مدرن کمک میکند.
تغذیه
بیان ژن
همانندسازی
ترمیم
DNA
2021
09
23
205
222
https://jab.uk.ac.ir/article_2999_6f3359c03897058dc68f807616a85b16.pdf