Document Type : Research Paper
Authors
Abstract
Keywords
مقایسه فاصله ژنتیکی و مورفوفیزیولوژیکی برخی از ژنوتیپهای کلزا بر اساس نشانگر SDS-PAGE
مهدی کاکایی1، علیرضا زبرجدی* ،٢، علی مصطفایی3
١ مربی دانشگاه پیام نور- گروه علمی مهندسی کشاورزی (ژنتیک و اصلاح نباتات)- تهران 4697-19395- ج. ا. ایران. و دانش آموخته دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه
2 استادیار گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، و استادیار گروه پژوهشی بیوتکنولوژی مقاومت به خشکی، دانشگاه رازی.
3 استاد مرکز تحقیقات بیولوژی پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه.
چکیده
گیاهان دانه روغنی نظیر کلزا نقش مهمی در تولید انرژی برای انسان دارند. اطلاع از تنوع ژنتیکی بر پایه نشانگرهای گوناگون در برنامههای بهنژادی، و از جمله انتخاب والدین نقش مهمی دارد. در تحقیق حاضر، تنوع ژنتیکی 16 ژنوتیپ کلزا به کمک نشانگر پروتئینی SDS-PAGE و صفات مورفوفیزیولوژیکی در شرایط مزرعه و آزمایشگاه مورد ارزیابی قرار گرفت. استخراج پروتئینهای برگ در مرحله قبل از رسیدگی فیزیولوژیکی انجام شد و غلظت پروتئینها توسط روش برادفورد تعیین گردید. سپس برای تفکیک پروتئینهای استخراجی، از روش الکتروفورز ژل پلیاکریل آمید در حضور سدیم دو دسیل سولفات استفاده شد. پس از رنگآمیزی ژل پلیاکریل آمید با کوماسی بلو R-250 و امتیازدهی باندها، تجزیه خوشهای بر اساس ضریب تشابه جاکارد انجام شد و بر این اساس ژنوتیپها در دو کلاس مجزا قرار گرفتند. نتایج حاصل از تجزیه خوشهای بر مبنای صفات مورفوفیزیولوژیکی نشان داد که ژنوتیپهای مورد مطالعه در 5 گروه قرار میگیرند. به منظور تعیین همبستگی بین صفات مورفوفیزیولوژیکی و ملکولی از آزمون مانتل استفاده گردید و همبستگی معنیداری بین صفات مورفوفیزیولوژیکی و دادههای ملکولی مشاهده شد. بنابراین، با توجه به فواصل ژنتیکی ژنوتیپها نسبت به هم، در برنامههای بهنژادی برای بدست آوردن بالاترین مقدار هتروزیس، تلاقی ژنوتیپهایMilena و Operaو نیز ژنوتیپهایDante با Sahara با توجه ضرایب تشابه نشانگرهای مورفوفیزیولوژیکی قابل توجیه است.
واژههای کلیدی: کلزا، نشانگر پروتئینی، فاصله ژنتیکی، صفات زراعی
مقدمه
کلزا (Brassica napus L.)، از تیره چلیپائیان می باشد که یک گونه آمفی دیپلوئید طبیعی حاصل از تلاقی گونه روغنی (B. rapa) با شلغم روغنی (B. oleracea) و دو برابر شدن کروموزومهای هیبرید حاصل میباشد. کلزا گیاه روغنی نسبتاً جدیدی است که امروزه به طور گسترده در بسیاری از کشورها کشت میشود (Weiss, 1983). دانههای روغنی پس از غلات دومین ذخایر غذایی جهان را تشکیل میدهند، این محصولات علاوه بر دارا بودن ذخایر غنی اسید چرب، حاوی پروتئین هم هستند. کلزا به عنوان یکی از مهمترین گیاهان روغنی در سطح جهان مطرح بوده و حدود 13 درصد روغن خوراکی جهان را تأمین میکند. کلزا در بین گیاهان روغنی، بدلایل زیادی از اولویت برخوردار است و به جهت نیاز کشور به دانههای روغنی، همواره سطح زیر کشت آن در حال افزایش است (2009-a et al., Kakaei).
وجود تنوع ژنتیکی جهت انتخاب والدین در برنامههای اصلاح نباتات دارای اهمیت زیادی میباشد. از جمله روشهای بررسی تنوع ژنتیکی، میتوان به روشهای مورفولوژیکی، مولکولی و بیوشیمیایی اشاره کرد. اطلاع درباره تنوع و ارتباط ژنتیکی میان ژنوتیپها کمک بزرگی در تعیین راهبردهای توسعه محصولات به شمار میرود. الکتروفورز ژل اکریل آمید با حضور سدیم دو دسیل سولفات از جمله تکنیکهای پر استفاده است که در جدا سازی و تشخیص پروتئین کارآیی بالایی دارد (Laemmli, 1970). پروتئینها بطور مستقیم توسط اسیدهای نوکلئیک کد گذاری میشوند بنابراین از نظر ژنتیکی، اختلاف در پروتئینها باید در تغییر رفتار الکتروفورزی بیان شود Mahmoudzadeh et al., 2003)).
Shahnejate-Bushehriو همکاران (2005)، در مطالعه مقایسه فاصله ژنتیکی و مرفولوژیکی با هتروزیس بر اساس نشانگر RAPD در هیبریدهای جو گزارش کردند که الگوی نواری RAPD هیچ همسویی با صفات مرفولوژیک و زراعی نداشته است. Fareghi و همکاران (2007)، پروتئینهای بذر و برگ یونجه را با SDS-PAGE مورد بررسی قرار دادند و تنوع باندی را بین آنها مشاهده کردند.
در سال 2004، Mukhlesur & Hirata فاصله ژنتیکی گونههای مختلف کلزا را بر اساس الگوی باندی پروتئین (SDS-PAGE) بذر و برگ، مطالعه و تنوع باندی را بین آنها گزارش کردند. مطالعه فاصله ژنتیکی بر اساس نشانگرهای ملکولی و مورفولوژیکی توسط دیگر محققان گزارش شده است (Fufa et al., 2005; Abbasi et al., 2009; Celebi et al., 2009; Kakaei et al., 2009).
تحقیق حاضر با اهداف زیر اجراء گردید:
(1) بررسی تنوع ژنتیکی ژنوتیپهای مختلف کلزا بر اساس نشانگر پروتئینی، (2) مقایسه نتایج حاصل از روشهای مورفوفیزیولوژیکی و ملکولی بر اساس نشانگر پروتئینی در تعیین تنوع ژنوتیپها و (3) دستهبندی ژنوتیپهای مورد مطالعه با استفاده از تجزیه خوشهای بر مبنای صفات مورفوفیزیولوژیکی و ملکولی .
مواد و روشها
مواد گیاهی
در این آزمایش 16 ژنوتیپ کلزا بشرح جدول 1 در سال زراعی 87-1386 در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی[1] (RCBD) با 3 تکرار، در مزرعه آزمایشی دانشکده کشاورزی دانشگاه رازی با اقلیم نیمه خشک سرد تا معتدل مورد ارزیابی قرار گرفتند. هر کرت شامل 5 خط 3 متری به فاصله 30 سانتیمتر و فاصله کرتها از هم 60 سانتیمتر بود. صفات اندازهگیری شده شامل عملکرد دانه، تعداد دانه در نیام، طول نیام، تعداد نیام در شاخه اصلی، تعداد نیام در شاخه فرعی، تعداد شاخه فرعی در بوته، وزن هزار دانه، قطر نیام، میزان قند محلول به روش (Kennedy, 1987)، میزان تجمع پرولین (Bates et al., 1973)، پروتئین کل (Mostafaie, 2003)، مقدارنسبی آب برگ (Egret & Tevini, 2002) ، میزان آب نگهداری شده در برگهای قطع شده، کاهش نسبی آب برگ (Tourneux et al., 2003)، میزان آب نسبی از دست رفته (Yang et al., 1991)، فلورسانس، درصد سبزینگی برگ، تعداد روز تا نیامدهی کامل، تعداد روز تا اواسط گلدهی، طول دوره پر شدن دانه، تعداد روز تا رسیدگی فیزیولوژیک، ارتفاع بوته، نشت یونی به روش (Jiang & Huang, 2002)، قطر ساقه و تاریخ سبز شدن بودند. کلیه صفات فوق الذکر بر اساس روشهای معمول و استاندارد اندازهگیری شدند (Kakaei, 2009).
استخراج پروتئین برگ
نمونه 3/0 گرمی از برگهای گیاهی (به تصادف از سه گیاه) برداشت شده از هر پلات داخل هاون چینی در ازت مایع کوبیده و پودر شد. سپس 8/0 میلیلیتر بافر استخراج کننده حاوی (تریس 50 میلی مولار با pH5/8 حاوی EDTA 1 میلی مولار، PMSF 1 میلی مولار، MgCl2 20 میلی مولار،2/0%NP-40, ،2% 2-Mercaptoethanol) مخلوط گردید بر روی نمونهها در میکروتیوپهای 2 میلیلیتری اضافه گردید. محتویات داخل هاون با بافر استخراج کاملاً مخلوط گردید، و بهصورت همگن در آمد. میکروتیوپها به مدت یک ساعت در یخچال (4 درجه سانتیگراد) نگهداری شدند و سپس 1 میلیلیتر از مخلوط TCA- Aseton به میکروتیوپها اضافه شد، و بهمدت 1 ساعت در دمای20- نگهداری شد. سپس میکروتیوپها با دور rpm 13500 سانتریفیوژ شد. محلول رویی دور ریخته شد، به رسوب باقیمانده استون اضافه کرده و پس از 5/0 ساعت نگهداری در یخچال، سانتریفیوژ در مدت 10 دقیقه در دمای یخچال و دور rpm 13500 انجام گرفت و محلول رویی دور ریخته شد و پودر سفید رنگ (پروتئین استخراجی) باقی میماند. بعد از استخراج پروتئینهای برگ، مقدار پروتئین به روش Bradford, 1979)) اندازه گیری شد.
الکتروفورز پروتئین برگ استخراجی
در این تحقیق برای الکتروفورز پروتئین از روش SDS-PAGE استفاده شد. SDS-PAGE در ژل جدا کننده 5/12 درصد و ژل متراکم کننده 5 درصد به روش لاملی با بعضی تغییرات انجام گرفت Mostafaie, 2003)). ابتدا مقدار پروتئین نمونهها به روش فوق تعیین و سپس مقدار 15 میکرولیتر از هر نمونه با غلظت یکسان روی ژل بار گذاری گردید. از پروتئین های اوترانسفرین (78 کیلو دالتون)، آلبومین گاوی (66 کیلو دالتون)، اوآلبومین (45 کیلو دالتون)، اکتینیدین (29 کیلو دالتون)، بتا- لاکتوگلوبولین (18 کیلو دالتون) و لیزوزیم (14 کیلو دالتون) به عنوان نشانگر در ژل استفاده گردید. الکتروفورز با ولتاژ 50 ولت در ژل متراکم کننده بهمدت 5/0 ساعت و ولتاژ 150ولت در ژل جدا کننده به مدت 5/1 ساعت با دستگاه پاور ساپلای نوع Vocam انجام شد.
رنگ آمیزی ژل پلی اکریل آمید
بعد از الکتروفورز، کار رنگ آمیزی با کوماسی بلو بریلیانت R-250 صورت گرفت، پس از 1 ساعت قرار گرفتن ژل در محلول رنگ، رنگبری آن توسط محلول رنگ بر (متانول) اسیداستیک گلاسیال و آب مقطر تا روشن شدن زمینه ژل ادامه یافت و سپس ژل توسط اسکن نوع HP، اسکن گردید. مطالعات الکتروفورزی مواد در آزمایشگاه الکتروفورز مرکز تحقیقات بیولوژی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه انجام گرفت.
رتبهبندی و تجزیه آماری دادهها
باندها بر اساس حضور و عدم حضور در هر نمونه امتیازدهی شدند. ماتریس دو طرفه ارقام و متغیرها بر اساس صفر و یک تشکیل شده و سپس آنالیز دادهها با استفاده از نرم افزار NTsys pc Version 2.02e انجام گرفت. تجزیه کلاستر بر اساس ضریب تشابه جاکارد صورت گرفت و در نهایت دندروگرام بر اساس روش UPGMA ترسیم شد. جهت بررسی همسویی و مقایسه نتایج دادههای ملکولی و دادههای زراعی از آزمون مانتل استفاده گردید. بدین منظور دادههای کمی کد گذاری گردیده و به دادههای کیفی تبدیل گردیدند، سپس ماتریس ضرایب تشابه جاکارد برای آنها محاسبه گردید. بهمنظور انجام آزمون مانتل محاسبه ماتریس تشابه ژنوتیپها بر اساس داده های کمی (مربوط به اندازهگیری های مورفوفیزیولوژیکی) و دادههای کیفی (مربوط به باندهای پروتئینی) لازم است ابتدا، با روش کدگذاری دادههای کمی به کیفی تبدیل شده و سپس ماتریش تشابه آنها محاسبه شود. رسم هیستوگرام آزمون مانتل نشانگر پروتئینی با دادههای زراعی توسط نرم افزار XL-STAT انجام پذیرفت.
نتایج و بحث
در مجموع برای ژنوتیپهای مورد مطالعه 35 باند (شامل باندهای ضعیف و قوی) مشاهده گردید (شکل 1 و 2)، اگرچه باندهای پروتئینی مشترک زیادی در بین ژنوتیپهای مذکور وجود داشت، امّا باندهای اختصاصی نیز مشاهده گردید که خاص هر ژنوتیپ بودند. باندهای پروتئینی علاوه بر اینکه از نظر محل قرار گرفتن روی ژل و وزن ملکولی متفاوت بودند از نظر تراکم و شدت نیز با یکدیگر تفاوت نشان دادند. بر اساس ماتریس تشابه بر مبنای ضریب جاکارد (جدول 2) کمترین تشابه و بیشترین فاصله ژنتیکی بین ژنوتیپ های Rainbow با Licord، Celecious با ARC-5 با ضریب تشابه صفر میباشد. که میتوان جهت بدست آوردن بیشترین مقدار هتروزیس، از تلاقی آنها بهره برد، و بیشترین تشابه و کمترین فاصله ژنتیکی مربوط به ژنوتیپ Milena با Dante، SLM-046، Geronimo و Zarfamبا ضریب تشابه 1 و ژنوتیپ Celecious با ARC-5 - Geronimo با SLM-046 - Zarfam با SLM-046وGeronimo و ARC-2 با Talent دارای ضریب تشابه 1 بودند.
جدول 1- ژنوتیپهای مورد استفاده در آزمایش.
مبداء Source
|
ژنوتیپ Genotypes |
کد ژنوتیپ Genotype code
|
Germany |
Licord |
G1 |
Germany |
Milena |
G2 |
Danisco |
Sahara |
G3 |
Svalof |
Celecious |
G4 |
Danisco |
Sunday |
G5 |
Iran |
Talaye |
G6 |
Australia |
Shiralee |
G7 |
Germany |
Dante |
G8 |
U.S.A |
ARC-2 |
G9 |
U.S.A |
ARC-5 |
G10 |
Germany |
SLM-046 |
G11 |
Rostica-france |
Geronimo |
G12 |
Iran |
Zarfam (Reg*Cob) |
G13 |
Germany |
Talent |
G14 |
Australia |
Rainbow |
G15 |
Sw-sweden |
Opera |
G16 |
Table 1- Genotypes used in experiment.
شکل 1- تفکیک پروتئینهای محلول برگی ژنوتیپهای کلزا با استفاده .SDS-PAGE
Genotypes: (G1)Milena, (G2) Sahara, (G3) Celecious, (G4) Sunday, (G5) Talaye, (G6)Shiralee and (G7)Licord.
Figure 1- Separation of soluble leaf proteins of rapeseed genotypes using SDS-PAGE.
شکل 2- تفکیک پروتئینهای محلول برگی ژنوتیپهای کلزا با استفاده SDS-PAGE.
Genotypes: (G8) Dante, (G9) ARC-2, (G10)ARC-5, (G11)SLM-046, (G12)Geronimo, (G13)Zarfam, (G14) Talent, (G15) Rainbow, (G16) Opera
Figure 2- Separation of soluble leaf proteins of rapeseed genotypes using SDS-PAGE.
شکل 3 دندروگرام حاصل از نشانگر پروتئینی بر اساس ضریب جاکارد را نشان میدهد (ضریب کوفنتیک برای آن 9/0r = میباشد که برازش مناسب دندروگرام با دادهها را نشان میدهد). با توجه به این تجزیه، ژنوتیپها در فاصله 58/0 در دو گروه قرار گرفت: گروه اول شامل ژنوتیپهای 1 ،2، 3، 4، 5، 6، 7، 8، 9، 10، 11، 12، 13، 14 و 16 و گروه دوم شامل ژنوتیپ شماره 15 میباشد. جدول 3 ماتریس تشابه جاکارد بر اساس نشانگر مورفوفیزیولوژیکی (دادههای زراعی) را نشان میدهد. بر اساس دادههای جدول 3 مشخص شد که کمترین تشابه و بیشترین فاصله ژنتیکی بین ژنوتیپ Milena و Opera با ضریب تشابه 17/0 و ژنوتیپDante با Sahara با ضریب تشابه 17/0، ژنوتیپ Licord با ژنوتیپ Geronimo و Licord با ضریب تشابه 18/0 بود. بر طبق جدول مذکور بیشترین شباهت و کمترین فاصله ژنتیکی مربوط به ژنوتیپ SundayباCelecious با ضریب تشابه 61/0 میباشد. نتایج حاصل از تجزیه خوشهای دادههای مورفوفیزیولوژیکی بر اساس ضریب ضریب جاکارد در شکل 4 ارائه شده است. بر اساس این تجزیه، ژنوتیپها در فاصله 39/0 به 5 گروه تقسیم شدند: گروه اول شامل ژنوتیپهای 1، 2 و 13، گروه دوم ژنوتیپ شماره 3، گروه سوم شامل ژنوتیپهای (4، 5، 6، 7، 8، 10، 11، 12 و 14)، گروه چهارم ژنوتیپ 9 و در گروه پنجم ژنوتیپهای 15 و 16 قرار گرفت. ماتریس ضریب تشابه جاکارد حاصل از نشانگر پروتئینی و دادههای مورفوفیزیولوژیکی با استفاده از آزمون مانتل با هم مقایسه شدند (شکل 5). نتایج نشان داد که ژنوتیپهایی که بر اساس دادههای کمی شباهت بیشتری با هم دارند از نظر دادههای ملکولی (نشانگر پروتئینی) نیز شباهت بیشتری با هم دارند، در نتیجه تنوع در سطح مولکولی، تنوع در سطح مزرعه را تأیید میکند. بنابراین در بین ژنوتیپهای مورد مطالعه تنوع وجود داشته که با توجه به فواصل ژنتیکی ژنوتیپها نسبت به هم در برنامههای بهنژادی برای بدست آوردن بالاترین مقدار هتروزیس، تلاقی ژنوتیپ Milena و Opera و نیز ژنوتیپهایDante با Sahara با توجه ضرایب تشابه نشانگرهای مورفوفیزیولوژیکی قابل توجیه است. جهت موفقیت برنامههای بهنژادی، اطلاع از میزان قرابت ژنتیکی والدین حائز اهمیت است. بر اساس نتایج بدست آمده تنوع ژنتیکی خوبی بین ژنوتیپهای مورد بررسی وجود دارد.
شکل3- دندروگرام حاصل از نشانگر پروتئینی بر اساس ضریب جاکارد.
Figure 3- Dendrogram obtained from protein markers based on the Jaccard's coefficient.
شکل 4- دندروگرام حاصل از دادههای کیفی مورفوفیزیولوژیک بر اساس ضریب جاکارد.
Figure 4- Dendrogram obtained from qualitative of morpho-physiological data based on the Jaccard's coefficient.
شکل 5- هیستوگرام آزمون مانتل نشانگر پروتئینی با دادههای مورفوفیزیولوژیکی. این نمودار توزیع p-value دو دامنه را نشان میدهد (فلش قرمز مقدار p-value مربوط به همبستگی محاسبه شده را نشان میدهد). بنابراین با توجه به این مقدار میتوان در مورد مقدار همبستگی و معنیدار بودن آن قضاوت نمود.
Figure 5- Histogram of Mantel test for protein marker with morpho-physiological data. This graph was shown two tailed distribution of P-value (the red arrow revealed the amount of P-value related to calculated correlation). Thus according to it, the amount and significance of correlation could be Judged.
بررسی تنوع ژنتیکی بر اساس صفات زراعی، نشانگرهای پروتئینی، ایزوزیمها و نشانگرهای DNA بهطور جداگانه و همزمان توسط محققین مختلف در برخی گیاهان گزارش شده است(Rousseeuw, 1990; Weegels et al., 1996; Waines & Murphy 2005; Kole, 2006; Bhutta, 2006; Kumar & Miaja, 2007; Leal et al., 2008; Hettel et al., 2008; Ruiz et al., 2007).
Rafezi و همکاران (2009) کاربرد نشانگر بیوشیمیایی (پروتئینها) در مطالعه جمعیتهای آگروپیرون و بررسی تشابه بین گونهها را بر اساس ضریب تشابه جاکارد مطالعه کردند، و جمعیتهایی که بیشترین فاصله ژنتیکی را با هم داشتند جهت تلاقی و دستیابی به بیشترین هتروزیس پیشنهاد کردند. Salem و همکاران 2008، در مطالعه تنوع ژنتیکی برخی ژنوتیپهای گندم بر اساس نشانگر DNA (ریزماهواره) و صفات مورفولوژیکی تفاوت معنیداری در بین واریتههای مورد مطالعه بر اساس صفات مورفولوژیکی و نشانگر مولکولی میکروساتلایت گزارش کردند. Moradi (2008)، ماتریسهای تشابه حاصل از نشانگر RAPD و دادههای زراعی در برخی ژنوتیپهای گندم دوروم را با استفاده از آزمون مانتل را مقایسه کرد و مشاهدات زراعی و نشانگر RAPD را همسو گزارش کرد، که با نتایج مطالعه حاضر مطابق بود. Yu و همکاران (2005)، فواصل ژنتیکی بین لاینهای کلزا (Brassica napus) را بر اساس صفات مورفولوژیکی، ایزوزیمها، پروتئینها و نشانگرهای DNA بهمنظور پیش بینی عملکرد و هتروزیس هیبریدها مورد استفاده قرار دادند. فواصل ژنتیکی بدست آمده بر اساس صفات مورفولوژی از 455/0 تا 833/0 با میانگین 648/0، بر اساس صفات مولکولی (RAPD) از 309/0 تا 553/0 با میانگین 434/0 و بر مبنای نشانگر پروتئینی از 143/0 تا 535/0 با میانگین 297/0 محاسبه شد. نتایج مطالعه همبستگی بین این سه نوع فواصل ژنتیکی بدست آمده نشان داد که همبستگی معنیداری بین آنها مشاهده نشد. از طرف دیگر تشابه ژنتیکی بین کلیه والدین بر مبنای نشانگر پروتئینی و ایزوزیمها بیشتر از تشابه بر اساس دادههای مولکولی و مورفولوژیکی بود. Ojaghi & Akhundova (2010) در مطالعه تنوع ژنتیکی 102 لاین گندم دابل هاپلوئید از صفات مورفولوژیکی، نشانگرهای پروتئینی و RAPD استفاده نمودند. نتایج بدست آمده بیانگر استفاده همزمان از هر سه روش برای مطالعه تنوع ژنتیکی در جمعیتهای گندم نان میباشد. همچنین مقایسه دندروگرام بدست آمده از صفات مورفولوژیکی با نشانگرهای پروتئینی و RAPD حاکی از تفاوت بین روشها در تعیین تنوع ژنتیکی میباشد. ضریب همبستگی بین صفات مورفولوژیکی و نشانگر پروتئینی (گلیادین) 183/0، بین صفات مورفولوژیکی و نشانگر RAPD، 088/0 در حالیکه ضریب همبستگی بین نشانگر پروتئینی و نشانگر RAPD، 106/0 محاسبه گردید. Raouda و همکاران (2007) تنوع ژنتیکی و روابط بین 14 ژنوتیپ جو را با استفاده از نشانگرهای SSR و صفات فیزیولوژیکی ارزیابی نمودند. اگرچه بر مبنای آزمون مانتل همبستگی پائینی (r =0.276) بین روشهای مورد استفاده دیده شد اما هر کدام از روشها به تنهایی تنوع قابل توجهی را بین ژنوتیپها نشان دادند. در مجموع پیشنهاد میگردد جهت برنامههای اصلاحی علاوه بر در نظر گرفتن صفات مهم مورفوفیزیولوژیک از صفات مولکولی (در سطح DNA و پروتئین) و روابط بین آنها بهره گرفته شود.
سپاسگزاری
بدینوسیله از حمایت مالی دانشگاه رازی و مرکز تحقیقات بیولوژی دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه و کلیه عزیزانی که ما را در اجراء تحقیق و بازبینی مقاله (از جمله سرکار خانم مهندس لیلا زارعی) یاری نمودهاند کمال تشکر میگردد.
جدول 2- ماتریس تشابه جاکارد بر اساس نشانگر پروتئینی (دادههای مولکولی).
Table 2- Jaccard's similarity matrix based on protein marker (molecular data).
جدول 3- ماتریس تشابه جاکارد بر اساس نشانگر مورفوفیزیولوژیکی (دادههای زراعی).
Table 3- Jaccard's similarity matrix based on protein marker (Agronomy data).
منابع
1.Abbasi SJ, Tullah F, Marwat KB, Khani IA, Muniri I (2009) Molecular analysis of genetic diversity in Brassica species. Pakestan Journal of Botany. 41: 167-176.
2.Bates IS, Waldern RP, Teare ID (1973) Rapid determination of free prolne for water stress. Plant and Soil. 39: 205-207.
3.Bhutta WM, Akhtar J, Ibrahim M, Shahzad A (2006) Genetic variation between Pakistani wheat (Triticum aestivum L.) genotypes as revealed by random amplified polymorphic DNA (RAPD) marker-. African Journal of Botany 72: 280-283.
4.Bradford MM (1979) A rapid and sensitive for the quantization of microgram quantities of protein utilizing the principle of protein-day binding. Analytical Biochemistry 72: 248-254.
5.Celebi A, Acik L, Aytac Z (2009) Biosystematics studies among ebenus L. species based on morphological, RAPD-PCR and seed protein analysis in turkey. Pakestan Journal of Botany. 41: 2477-2486.
6.Egret M, Tevini M (2002) Influence of drought on some physiological parameters symptomatic for oxidative stress in leaves of chives (Allium choenoprasum). Environmental and Experimental Botany 48: 43-49.
7.Fareghi SH, Farshadfar M, Farshadfar E (2007) Study of chemical composition and nutrition value of perennial Lucerne (Medicago sativa L.) and genetic diversity based on SDS-PAGE markers. Iranian Journal of Rangelands and Forests Plant Breeding and Genetic Research 15: 196-210.
8.Fufa H, Baenziger PS, Beecher BS, weikat ID, Graybosch RA, Eskridge KM (2005) Comparison of phenotypic and molecular marker-based classifications of hard red winter wheat cultivars. Euphytica 145: 133–146.
9.Hettel M, Gills T, Pomeranz SK (2008) Cluster and principle components analysis of wheat cultivars based upon coefficient of parentage. Journal Plant Genetics 14: 433-441.
Comparison of Genetic and Morpho-physiological Distance via SDS-PAGE Marker in Some Rapeseed Genotypes
Kakaei M.1, Zabarjadi A.R. 2,*, Mostafaie A.3
1 Agriculture (Genetic and Plant Breeding) Department, Payame Noor University, 19395-4697, I. R. of IRAN. and MSc Azad University Branch of Kermanshah.
2 Dept. of Plant Breeding and Agronomy, Faculty of Agriculture and Dept. of Biotechnology for Environmental Stress Razi university, Kermanshah, Iran.
3 Medical Biology Research Center, Kermanshah University of Medical Sciences
Abstract
Oilseed crops such as rapeseed have the important role in the production of energy for humans. The most important part of plant breeding programs understanding of genetic diversity to classify population based on different markers for selecting the suitable parents. In this research, genetic diversity of 16 genotypes of rapeseed was evaluated using SDS-PAGE protein markers and morpho-physiological traits in the field and laboratory conditions. Extraction of leaf proteins was performed before physiological maturity and then concentration of proteins was measured by Bradford method. For separating and patterning of the extracted proteins, SDS-PAGE technique via poly acrylamide electrophoresis was used. After staining of proteins by coomassie blue R-250 and scoring of the bands, cluster analysis was computed based on Jaccard coefficient which that the genotypes classified into 2 separate groups. Results of cluster analysis based on agronomical traits shown that the studied genotypes classified into 5 groups. Correlation between morphological and molecular traits was assessed using Mantel test and significant positive correlation was observed between them. Thus according to genetic distances between the genotypes, we can use cross between Milena and Dante for obtain the highest amount of heterosis in future breeding program and hybridization between Opera and Sahara based on morpho-physiological markers according to similarity coefficient is justified.
Key word: Brassica napus, Protein Marker, Genetic Distance, Morpho-physiological traits
1.Abbasi SJ, Tullah F, Marwat KB, Khani IA, Muniri I (2009) Molecular analysis of genetic diversity in Brassica species. Pakestan Journal of Botany. 41: 167-176.
2.Bates IS, Waldern RP, Teare ID (1973) Rapid determination of free prolne for water stress. Plant and Soil. 39: 205-207.
3.Bhutta WM, Akhtar J, Ibrahim M, Shahzad A (2006) Genetic variation between Pakistani wheat (Triticum aestivum L.) genotypes as revealed by random amplified polymorphic DNA (RAPD) marker-. African Journal of Botany 72: 280-283.
4.Bradford MM (1979) A rapid and sensitive for the quantization of microgram quantities of protein utilizing the principle of protein-day binding. Analytical Biochemistry 72: 248-254.
5.Celebi A, Acik L, Aytac Z (2009) Biosystematics studies among ebenus L. species based on morphological, RAPD-PCR and seed protein analysis in turkey. Pakestan Journal of Botany. 41: 2477-2486.
6.Egret M, Tevini M (2002) Influence of drought on some physiological parameters symptomatic for oxidative stress in leaves of chives (Allium choenoprasum). Environmental and Experimental Botany 48: 43-49.
7.Fareghi SH, Farshadfar M, Farshadfar E (2007) Study of chemical composition and nutrition value of perennial Lucerne (Medicago sativa L.) and genetic diversity based on SDS-PAGE markers. Iranian Journal of Rangelands and Forests Plant Breeding and Genetic Research 15: 196-210.
8.Fufa H, Baenziger PS, Beecher BS, weikat ID, Graybosch RA, Eskridge KM (2005) Comparison of phenotypic and molecular marker-based classifications of hard red winter wheat cultivars. Euphytica 145: 133–146.
9.Hettel M, Gills T, Pomeranz SK (2008) Cluster and principle components analysis of wheat cultivars based upon coefficient of parentage. Journal Plant Genetics 14: 433-441.