اشباع نقشه ژنتیکی جو با استفاده از نشانگرهای رتروترنسپوزونی و جمعیت دابل هاپلوئیدی حاصل از تلاقی Clipper×Sahara

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانش آموخته کارشناسی ارشد اصلاح نباتات و استاد دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری

2 دانشیار گروه اصلاح و بیوتکنولوژی گیاهی دانشکده کشاورزی دانشگاه ارومیه

3 دانشیار موسسه تحقیقات کشاورزی دیم کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، مراغه

چکیده

نقشه­های ژنتیکی با تراکم و پوشش بالای ژنومی نقش بسزایی در تحقیقات پایه­ای و کاربردی ژنتیک ایفا می­کنند. در دهه­های اخیر با پیدایش نشانگرهای DNA تحول عظیمی در تهیه و اشباع نقشه­های ژنتیکی در گیاهان مختلف فراهم شده است. در این تحقیق از نشانگرهای رتروترنسپوزونی IRAP و REMAP و نشانگرهای ISSR جهت اشباع نقشه ژنتیکی جو در 149 فرد هاپلوئید مضاعف حاصل از تلاقی دو والد Clipper و Sahara استفاده شد. از چهارچوب نقشه ژنتیکی این جمعیت به عنوان نقشه پایه در تجزیه و تحلیل­های بعدی استفاده شد. از 120 آغازگر به­کار رفته، 6 آغازگر IRAP، 7 آغازگر REMAP و 3 آغازگر ISSR بین والدین چندشکلی نشان دادند که از این میان 11 باند چندشکل برای نشانگر IRAP، 8 باند چندشکل برای نشانگر REMAP و 4 باند چندشکل برای نشانگر ISSR بدست آمد. درکل 18 نشانگر چندشکل در جمعیت تفرق نشان دادند که از این تعداد 12 نشانگر به هفت گروه لینکاژی جو منتسب شدند. دو نشانگر از نسبت مندلی 1:1 انحراف نشان دادند. بیشترین تعداد نشانگرها به گروه لینکاژی دوم منتسب شدند. نشانگرهای رتروترنسپوزونی در این مطالعه به خوبی توانستند بخشی از نواحی خالی گروه­های لینکاژی 1، 3، 5 و 6 را در نقشه ژنتیکی جو پر کنند. نتایج تحقیق نشان داد که نشانگرهای رتروترنسپوزونی می­تواند بطور مؤثری جهت اشباع نقشه ژنتیکی جو مورد استفاده قرارگیرند. 

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Saturation of barley genetic map using retrotransposon-based markers and doubled haploid population derived from a cross of Clipper×Sahara

نویسندگان [English]

  • Fariba Ghaderi 1
  • Babak Abdollahi Mandoulakani 2
  • Nad Ali Babaeian Jelodar 1
  • Behzad Sadeghzadeh 3
1 MSc graduate of plant breeding and professor, Sari Agricultural Sciences and Natural Resources University, Iran.
2 Associate professor, Department of Plant Breeding and Biotechnology, Urmia University, Iran.
3 Associate professor, Dryland Agricultural Research Institute, Maragheh, Iran
چکیده [English]

Genetic maps with high density and wide genome coverage play significant role in basic and applied genetic researches. In recent decades, with the advent of DNA markers, the huge development has been created in genetic map preparation and saturation in various plant species. In this study, IRAP, REMAP and ISSR markers were applied to saturate the genetic map of barley in a population with 149 double haploid individuals derived from a cross of Clipper and Sahara. The basic genetic map of this population was used as a frame for further analysis. In general, among the 120 primers used, 6 IRAP, 7 REMAP and 3 ISSR primers showed polymorphism between parents which generated 11 IRAP, 7 REMAP and 4 ISSR markers. Eighteen markers segregated in population, out of which 12 markers assigned to 7 barley linkage groups. Two markers deviated from the ratio of 1:1. The maximum number of markers was assigned to linkage group 2. In the current investigation, retrotransposon-based markers were able to saturate the gaps of barley genetic map on linkage groups 1, 3, 5 and 6. The results showed that retrotransposon markers can be effectively used for saturation of barley genetic maps. 

کلیدواژه‌ها [English]

  • Barley
  • IRAP markers
  • genetic map
  • doubled haploid population

اشباع نقشه ژنتیکی جو با استفاده از نشانگرهای رتروترنسپوزونی و جمعیت دابل هاپلوئیدی حاصل از تلاقی Clipper×Sahara

 

فریبا قادری1، بابک عبدالهی مندولکانی2*، نادعلی بابائیان جلودار1، بهزاد صادق­زاده3

 

1 دانش آموخته کارشناسی ارشد اصلاح نباتات و استاد دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری

2 دانشیار گروه اصلاح و بیوتکنولوژی گیاهی دانشکده کشاورزی دانشگاه ارومیه

3 دانشیار موسسه تحقیقات کشاورزی دیم کشور، سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، مراغه       

تاریخ دریافت: 09/03/1395، تاریخ پذیرش: 23/07/1395

 

چکیده

نقشه­های ژنتیکی با تراکم و پوشش بالای ژنومی نقش بسزایی در تحقیقات پایه­ای و کاربردی ژنتیک ایفا می­کنند. در دهه­های اخیر با پیدایش نشانگرهای DNA تحول عظیمی در تهیه و اشباع نقشه­های ژنتیکی در گیاهان مختلف فراهم شده است. در این تحقیق از نشانگرهای رتروترنسپوزونی IRAP و REMAP و نشانگرهای ISSR جهت اشباع نقشه ژنتیکی جو در 149 فرد هاپلوئید مضاعف حاصل از تلاقی دو والد Clipper و Sahara استفاده شد. از چهارچوب نقشه ژنتیکی این جمعیت به عنوان نقشه پایه در تجزیه و تحلیل­های بعدی استفاده شد. از 120 آغازگر به­کار رفته، 6 آغازگر IRAP، 7 آغازگر REMAP و 3 آغازگر ISSR بین والدین چندشکلی نشان دادند که از این میان 11 باند چندشکل برای نشانگر IRAP، 8 باند چندشکل برای نشانگر REMAP و 4 باند چندشکل برای نشانگر ISSR بدست آمد. درکل 18 نشانگر چندشکل در جمعیت تفرق نشان دادند که از این تعداد 12 نشانگر به هفت گروه لینکاژی جو منتسب شدند. دو نشانگر از نسبت مندلی 1:1 انحراف نشان دادند. بیشترین تعداد نشانگرها به گروه لینکاژی دوم منتسب شدند. نشانگرهای رتروترنسپوزونی در این مطالعه به خوبی توانستند بخشی از نواحی خالی گروه­های لینکاژی 1، 3، 5 و 6 را در نقشه ژنتیکی جو پر کنند. نتایج تحقیق نشان داد که نشانگرهای رتروترنسپوزونی می­تواند بطور مؤثری جهت اشباع نقشه ژنتیکی جو مورد استفاده قرارگیرند.

کلمات کلیدی: جو، نشانگرهای IRAP، نقشه ژنتیکی، جمعیت دابل­هاپلوئید.



مقدمه

جو با نام علمی Hordeum vulgare L. یکی از سازگارترین و ساده­ترین زراعت­ها در جهان، ازجمله ایران است. این گیاه منبع غذایی بسیار مهمی در برخی از کشورها از جمله خاورمیانه و شمال آفریقا به­شمار می­رود. جو بیشتر برای خوراک دام و تهیه فرآورده­های تخمیری از جمله ماءالشعیر مورد استفاده قرار می­گیرد. در ایران زراعت این گیاه مقام دوم را بعد از گندم داراست (Banisadr, 1995). افزایش عملکرد و کیفیت محصول از اهداف اصلی برنامه­های به نژادی جو می­باشد که نیل به این اهداف نیازمند وجود تنوع کافی و داشتن اطلاعات از نحوه کنترل ژنتیکی صفات و شناسایی نواحی ژنومی مرتبط با تغییرات آن­ها می­باشد. تعیین نحوه توارث و محل ژن­های کنترل کننده این صفات از چالش­های اصلی برنامه­های اصلاح جو می­باشد (Li et al., 2005; Hassan et al., 2010). امروزه نقشه­های ژنتیکی با پوشش بالای ژنومی نقش بسزایی در تحقیقات پایه و کاربردی ژنتیک ایفا می­کنند. در جو نشانگرهای مولکولی به­طور گسترده­ای برای تهیه نقشه­های پیوستگی با پوشش ژنومی بالا، مکان یابی ژن­های کنترل کننده صفات کمّی، گزینش به کمک نشانگر (Marker assisted selection) و همسانه­سازی ژن­ها براساس نقشه استفاده می­شوند (Marquez-Cedillo et al., 2000; Hearnden et al., 2007; Sadeghzadeh et al., 2010; Heydari et al., 2014). پس از تهیه چهارچوب نقشه، لازم است که با استفاده از نشانگرهای چندشکل نقشه ژنتیکی اشباع شود. نشانگرهای ISSR (Inter-simple sequence repeat) و نشانگرهای مبتنی بر رتروترنسپوزون­ها از جمله REMAP (Retrotransposon-microsatellite amplification polymorphism) و IRAP (Inter-retrotransposon amplification polymorphism) به دلیل پوشش ژنومی بالا، تکرار پذیری زیاد و چندشکلی بالا، نشانگرهای ایده­آلی برای تهیه نقشه­های ژنتیکی و اشباع آنها، گزینش به کمک نشانگر، انگشت نگاری ژنتیکی، تجزیه و تحلیل شجره­ها و تعیین میزان تنوع ژنتیکی در ژرم پلاسم­های گیاهی هستند (Collard et al., 2005; Basirnia et al., 2014). در پژوهشی Waugh et al. (1997) اولین نشانگرهای رتروترنسپوزونی را معرفی کردند و نشان دادند که این نشانگرها برای تهیه نقشه­های ژنتیکی و درک بهتری از عملکرد ژن و تنظیم آن در گیاهان بسیار مفید هستند. رتروترنسپوزون­ها نواحی متحرک تکراری در ژنوم هستند که بر خلاف ترنسپوزون­ها کپی­های خود را از طریق ساختن cDNA در ژنوم درج می­کنند و خودشان از محل اولیه­شان در ژنوم بریده نمی­شوند. این نشانگرها تکرارپذیر و ساده بوده و چند­شکلی زیادی نشان می­دهند. در برخی مطالعات نشانگرهای مبتنی بر رتروترنسپوزون­ها، 25 درصد چندشکلی بیشتری در مقایسه با AFLP نشان داده­اند (Yu & Wise, 2000). توزیع تصادفی و تعداد متغیر کپی رتروترنسپوزون­ها در ژنوم، استفاده از آن­ها را به عنوان نشانگرهای مولکولی کارا میسّر می­سازد. همچنین بسیاری از مطالعات توالی­یابی ژنومی حاکی از توزیع و حضور وسیع رتروترنسپوزون­ها در نواحی یوکروماتینی و اطراف ژن­ها است، بنابراین شناسایی نشانگرهای بسیار نزدیک با ژن­های مهم زراعی با استفاده از این نشانگرها امکان­پذیر است (Kumar & Bennetzen, 1999). با استفاده از نشانگرهای رتروترنسپوزونی IRAP و REMAP، نقشه ژنتیکی اطراف ژن Yr15 (دخیل در مقاومت به زنگ زرد) در گندم دوروم اشباع و نشانگرهایی با فاصله کمتر از 2 سانتی مورگان با این ژن شناسایی شد (Abdollahi Mandoulakani et al., 2008). در جو بیشتر مطالعات در مورد خانواده­ی رتروترنسپوزونی Bare-1 انجام گرفته است (Suoniemi et al., 1997). نشانگرهای رتروترنسپوزونی IRAP و RAMAP مبتنی بر خانواده­های Bare1 و Sukkula (از جو) همراه با نشانگرهای ISSR و SSR برای تهیه نقشه ژنتیکی ژنوم گندم در Aegilops tauschii استفاده شد. با استفاده از 13 ترکیب آغازگری، 80 نشانگر رتروترنسپوزونی به این نقشه افزوده شد. در این مطالعه مشخص شد که Bare1 به وفور در نزدیکی SSRها دیده می­شود (Boyko et al., 2001). در مکان­یابی ژن DW6 در یولاف با استفاده از نشانگرهای IRAP، REMAP و RAPD، دو نشانگر REMAP و IRAP در فاصله 2/5 و 6/12 سانتی مورگان این ژن شناسایی و به نشانگرهای هم­بارز SNP تبدیل شدند Tanhuanpaa et al., 2006)). با توجه به شناسایی رتروترنسپوزون­ها در ژنوم جو و گیاهان نزدیک به آن و کارایی بالای نشانگرهای مبتنی بر این عناصر، تحقیقی با اهداف ذیل پایه گذاری و اجرا گردید: 1) بررسی الگوی توزیع رتروترنسپوزون­های LTR دار در ژنوم جو و 2) اشباع نقشه ژنتیکی جو با نشانگرهای IRAP و REMAP مبتنی بر این خانواده­های رتروترنسپوزونی.

 

مواد و روش­ها

مواد گیاهی شامل 149 لاین هاپلوئید مضاعف جو، حاصل از تلاقی ارقام Clipper (والد مادری) و Sahara3771 (والد پدری) می­باشد. رقم Clipper دارای تیپ رشدی بهاری و ناکارآمد در جذب Zn و دو ردیفه می­باشد که به عنوان یک رقم زراعی در استرالیا کشت می­شود. Sahara3771 رقم بومی الجزایر دارای تیپ رشدی زمستانی، کارآمد در جذب Zn و شش ردیفه می­باشد. این جمعیت به روش H. bolbosum (Islam & Shepherd, 1981) در دانشگاه ادلاید استرالیا تهیه شده و توسط دکتر صادق­زاده از مؤسسه تحقیقات دیم کشور فراهم شد (Sadeghzadeh, 2008). بذور ارقام والدینی و افراد جمعیت به تعداد 4 بذر در گلدان­های پلاستیکی کشت شدند و در مرحله دو برگی از هرگلدان به میزان 2/0 گرم برگ جوان جدا و استخراج DNA به روش CTAB انجام شد (Ausubel et al., 1995). کمیت و کیفیت DNA ژنومی با روش اسپکتروفتومتری و الکتروفورز ژل 8/0 درصد آگارز تعیین شد و نمونه­ها به غلظت 20 نانوگرم در میکرولیتر رقیق و در واکنش­های زنجیره­ای پلیمراز استفاده شدند.

واکنش­های PCR و چرخه دمایی آن، الکتروفورز و رنگ­آمیزی محصولات PCR مربوط به هر سه نشانگر طبق روش Abdollahi Mandoulakani et al., (2012) انجام گرفت. در این مطالعه در کل 120 آغازگر شامل 21 آغازگر ISSR، 65 آغازگر REMAP و 34 آغازگر IRAP استفاده شد. واکنش زنجیره­ای پلی­مراز در حجم 20 میکرولیتر در دستگاه ترموسایکلر Bio-RAD (شرکت BioRAD، آمریکا) انجام­شد.

الگوی نواری نشانگرهای چند شکل در جمعیت به صورت A برای افراد مشابه والد Clipper و B برای افراد مشابه والد Sahara3771 امتیازدهی شدند. داده­های گمشده با علامت - مشخص گردید. به­منظور بررسی تبعیت نشانگرها از نسبت 1:1 مندلی، آزمون 2χ با نرم­افزار SPSS نسخه 20 انجام شد. نشانگرهایی که از نسبت 1:1 انحراف نشان دادند (2 نشانگر) در مرحله تهیه نقشه استفاده نشدند. تعیین گروه­های لینکاژی با در نظر گفتن میزان LOD برابر 3 و لحاظ کردن حداکثر فاصله بین دو نشانگر مجاور برابر 50 سانتی­مورگان، توسط نرم­افزار  JoinMapنسخه 3 انجام گرفت و با استفاده از نرم افزار MapChart نسخه 1/2 گروه­های لینکاژی رسم شد.

نتایج و بحث

در این بررسی 34 آغازگر IRAP مورد استفاده قرار گرفت. از بین آغازگرهای IRAP، سه آغازگر ترکیبی و سه آغازگر منفرد باندهای چندشکل بین والدین نشان دادند. دامنه باندهای تولید شده از 200 تا 2000 جفت باز متغیر بود (شکل 1). آغازگر منفرد مبتنی بر رتروترنسپوزون Sukkula دو باند چند شکل نشان داد که نشانگر فعالیت ادغامی قابل توجه این خانواده رتروترنسپوزونی در ژنوم جو می­باشد. تعداد زیاد کپی و فعالیت بالای این خانواده رتروترنسپوزونی در گندم و سایر غلات نیز گزارش شده است (Nasri et al., 2013).

در این مطالعه سه آغازگر ترکیبی 5LTR-Bare1، LTR725-LTR455 و 5LTR- LTR2106، هرکدام به ترتیب 4، 2 و 1 باند چند­شکل تولید نمودند. تعداد زیاد باندهای چند شکل تولید شده توسط خانواده رتروترنسپوزونی Bare1 و خانوادهای LTR دار، بیانگر تعداد زیاد و فعالیت ادغامی قابل توجه این رتروترنسپوزون­ها در ژنوم جو می­باشد. در این مطالعه آغازگرهای مبتنی بر رتروترنسپوزونهای LTR­ دار هم به صورت تکی و هم به صورت ترکیبی باند چند شکل تولید نمودند بنابراین می­توان بیان نمود که این عناصر رتروترنسپوزونی در ژنوم جو در نزدیکی هم و یا در داخل یکدیگر به صورت آشیانه­ای ادغام شده­اند.


 

 

 

شکل 1- الگوی باندی چند­شکل بین والدین Clipper (c) و Sahara (s)، a: 5LTR-440، b: Sukkula-857، c: 825-440.

Figure 1- Polymorphic banding pattern between parents Clipper (c) and Sahara (s), a: 5LTR-440, b: Sukula-857, c: 825-440.

 

 

مطالعات قبلی نیز گزارش کردند که رتروترنسپوزون­های LTR دار چندشکلی ادغامی بالایی در گونه­های مختلف گیاهی بویژه غلات نشان می­دهند و می­توانند به آسانی در گونه­ها و جنس­های نزدیک و حتی گاهی بین خانواده­های گیاهی نزدیک به عنوان نشانگرهای کارا مورد استفاده قرارگیرند (Lou and Chen 2007; Kalendar et al., 2011; Nasri et al., 2013). همچنین حرکت و ادغام خانواده­های مختلف رتروترنسپوزونی از جمله Bare1 در ژنوم جو نیز گزارش شده است (Shirasu et al., 2000). بطور کلی درصد بالای چند­شکلی شناسایی شده توسط آغازگرهای IRAP (75%) و REMAP (٪66/16)، در این مطالعه نشان دهنده فعالیت بالای خانواده­های رتروترنسپوزونی مورد استفاده در ژنوم جو می­باشد. در این تحقیق اکثر خانواده­های رتروترنسپوزونی مورد استفاده در واکنش­های REMAP باندهای چندشکل تولید کردند که بیانگر حضور و ادغام خانواده­های رتروترنسپوزونی مورد مطالعه در نزدیکی ریزماهواره­ها در ژنوم جو می­باشد. درج خانواده­های رتروترنسپوزونی در نزدیکی توالی­های ریزماهواره­ای در گیاهان مختلف مانند مرکبات (Biswas et al., 2010) و دیگر غلات مانند گندم گزارش شده است (Boyko et al., 2001). آغازگرهای مبتنی بر خانواده­های رتروترنسپوزونی 5LTR وBare1 هم در واکنش­های IRAP و هم در واکنش­های REMAP (در ترکیب با آغازگرهای ISSR 818، 440  و 808 )، باندهای چندشکل تولید کردند. بنابراین احتمالا این خانواده­های رتروترنسپوزونی و سایر رتروترنسپوزون­های LTR در سازماندهی و تکامل ژنوم جو نقش اساسی دارند (Manninen et al., 2000). بررسی­های سیتولوژی نشان داده که Bare1 به صورت همگن در سراسر بازوهای کروموزومی جو پراکنده است اما در مناطق سانترومرها، تلومرها و ناحیه سازماندهی هستکی وجود ندارد (Manninen et al., 2000). به طور کلی نتایج این تحقیق نشان داد که خانواده­های رتروترنسپوزونی LTR هم به حالت منفرد و هم به حالت آشیانه­ای در ژنوم جو ادغام شده­اند. همچنین این عناصر دارای فعالیت انتقالی و چندشکلی زیادی در ژنوم جو می­باشند و می­توان از نشانگرهای IRAP و REMAP مبتنی بر این عناصر در مطالعات ژنتیکی مانند ارزیابی تنوع ژنتیکی، بررسی روابط تکاملی و تهیه نقشه­های ژنتیکی و مکان­یابی ژن­ها استفاده کرد.

 

کارایی نشانگرهای رتروترنسپوزونی در شناسایی چندشکلی

از بین آغازگرهای IRAP مورد استفاده، 3 آغازگر ترکیبی و 3 آغازگر منفرد به ترتیب 7  و 4 باند چندشکل تولید کردند که برای بررسی چندشکلی 149 فرد از جمعیت دابل­هاپلوئیدی حاصل از تلاقی دو والد Clipper×Sahara مورد استفاده قرار گرفتند. در کل 75 درصد پوشش­دهی گروه­های لینکاژی به آغازگرهای IRAP اختصاص یافت. بعد از گروه بندی داده­ها از بین 11 نشانگرIRAP، 9 نشانگر به گروه­های لینکاژی در جمعیت مورد بررسی منتسب شدند (جدول 1). از بین آغازگرهای منفرد IRAP، تنها آغازگر Sukkula دو باند چند شکل تولید کرد که بعد از امتیاز­دهی باندها و رسم گروه­های لینکاژی فقط یک باند چند شکل حاصل روی گروه لینکاژی 3 جو قرار گرفت. در بین آغازگرهای ترکیبی IRAP، آغازگر Bare1-5LTR با تکثیر 4 باند چندشکل بیشترین میزان چندشکلی را ایجاد نمود (شکل 2). 69 ترکیب آغازگری REMAP روی دو والد مورد آزمون قرار گرفت که از این تعداد 60 آغازگر باند واضح ولی مونومورف و تنها 3 ترکیب آغازگری REMAP باند چندشکل در جمعیت ایجاد نمود (80/5 درصد)، (جدول 1، شکل 3). بعد از انجام آنالیزهای آماری 2 نشانگر REMAP روی گروه­های لینکاژی قرار گرفتند و دو نشانگر دیگر به هیچ گروه لینکاژی منتسب نشدند. نشانگرهای REMAP، 66/16 درصد از فضای خالی نقشه RFLP را پوشش دادند (جدول 1)، از بین این نشانگرها یک نشانگر از نسبت مندلی 1:1 انحراف نشان داد که به سمت والد Sahara اریب بود. این تحقیق اولین گزارش در مورد اشباع نقشه ژنتیکی جو با نشانگرهای IRAP و REMAP می­باشد. در این تحقیق خانواده­های مختلف رتروترنسپوزونی به عنوان نشانگر مولکولی کارایی بالایی نشان دادند. بر اساس گزارشات موجود میزان چندشکلی در غلات متفاوت است. این میزان در برنج 6/26، ذرت 48، گندم ماکارونی 8/23، گندم نان 8/12 و در جو 3/11 درصد گزارش شده است (Langridge et al., 2001).  


 

 

 

شکل 2- الگوی باندی آغازگر SukulaL روی والدها و برخی افراد جمعیت هاپلوئید مضاعف حاصل از تلاقی Clipper×Sahara.

Figure 2- Banding pattern amplified by Sukkula primer on parents and some individuals from doubled haploid population derived from a cross of Clipper×Sahara.

 

 

شکل 3- الگوی باندی آغازگر 5LTR-440 روی والدها و برخی افراد جمعیت هاپلوئید مضاعف حاصل از تلاقی Clipper×Sahara.

Figure 3- Banding pattern amplified by 5LTR-440 primer on parents and some individual of doubled haploid population derived from a cross Clipper×Sahara.

   

 

 

این نتایج نشان می­دهد که درصد چندشکلی در جو پایین است. میزان چندشکلی حاصل از این مطالعه (15%) کمی بالاتر از سایر گزارشات مربوط به بررسی  چندشکلی جو می­باشد که احتمالا دلیلی بر کارایی بالای نشانگرهای رتروترنسپوزونی برای شناسایی چندشکلی در این گیاه می­باشد. در مطالعات قبلی نیز گزارش شده که استفاده از نشانگرهای رتروترنسپوزونی در اصلاح جو همانند برنج مفید بوده است (Castelo et al., 2007). در پژوهشی Kalendar et al.  (2010) نشانگرهای IRAP مبتنی بر Bare1 را در گونه­های مختلف جو، تریتیکوم و آژیلوپس استفاده نمودند و نشان دادند که این خانواده رتروترنسپوزونی در این گونه­ها چندشکل و فعال می­باشند. همچنین Carvalho et al. (2010) با استفاده از نشانگرهای رتروترنسپوزونی مبتنی برBare1 ، چند­شکلی بالایی را در گندم شناسایی نمودند. در آژیلوپس نیز با استفاده از نشانگرهای مبتنی بر همین رتروترنسپوزون نتیجه مشابهی بدست آمد (Saeidi et al., 2008). از کل آغازگرهای ISSR به کار رفته در این تحقیق، 2 آغازگر یعنی 76/11 درصد آغازگرها باند چندشکل در جمعیت تولید کردند. بقیه آغازگرها الگوی باندی مونومورف بین والدین تولید کردند. با ایجاد گروه­های لینکاژی، از بین سه نشانگر  ISSR یک نشانگر روی گروه لینکاژی 6 جو قرار گرفت. در نهایت در نقشه اشباع شده جمعیت مورد بررسی، 33/8  درصد فضای خالی پرشده نقشه به نشانگرهای ISSR اختصاص داشت. از بین نشانگرهای ISSR هم یک نشانگر از نسبت 1:1 مندلی انحراف نشان داد. در مجموع دو نشانگر از نسبت 1:1 مندلی تبعیت نکردند که یکی ازنشانگرها به سمت والد  Clipper اریب بود (جدول 1). تجزیه و تحلیل داده­ها نشان داد که از بین نشانگرهای مورد استفاده، یک نشانگر از هر کدام از نشانگرهای REMAP و ISSR، در مجموع دو نشانگر یعنی 11/11 درصد از نشانگرها  از نسبت 1:1 مندلی انحراف معنی داری نشان دادند (P≤0.05).  میزان انحراف بدست آمده در مقایسه با میزان انحراف از نسبت مندلی توسط نشانگرهای AFLP در جو (6% توسط Becker et al., 1995) و RFLP در جو (10% توسطHeun et al., 1991 ) بیشتر است اما در مقایسه با میزان انحراف بدست آمده از نشانگرهای RFLP در تحقیق Kleinhofs et al. (1993) در جمعیت مشابه این جمعیت دابل ­هاپلوئیدی (3% با P≤0.01 و 14% با P≤0.05) کمتر است. میزان انحراف از نسبت مندلی بدست آمده در این تحقیق با نتایج گزارش شده از غلات دیگر مانند برنج (22% و 33% توسطXu et al., 1997 ) و گندم نان (2/18% توسطRahimmalek et al., 2007 ) نیز نزدیک است.

 


 

 

در این مطالعه نشانگرهای IRAP در مقایسه با نشانگرهای REMAP و ISSR میزان چندشکلی بیشتری نشان دادند. در مقایسه میزان چندشکلی و توانایی تمایز نشانگرهای RAPD، ISSR، IRAP و REMAP در مرکبات، سطوح بالایی از چند­شکلی برای هر چهار سیستم نشانگری گزارش شد. همچنین در تجزیه و تحلیل گروه­های لینکاژی طبق نتایج، نشانگرهای IRAP و REMAP به عنوان نشانگرهای قابل اعتمادی برای شناسایی ژرم­پلاسم مرکبات و صدور گواهینامه­های گیاهی و تهیه نقشه­های ژنتیکی معرفی شدند. در مقایسه میانگین ارزش چندشکلی حاصل از توزیع رتروترنسپوزون­ها و نشانگرهای ISSR و RAPD در ژنوم مرکبات، بیشترین و کمترین میانگین ارزش چندشکلی، به ترتیب مربوط به نشانگرهای REMAP (94/5) و RAPD (48/4) بود (Biswas et al., 2010). در مطالعه­ای که به منظور ارزیابی رتروترنسپوزون­ها به عنوان نشانگرهای ملکولی در گندم انجام شد این نشانگرها کارایی بالایی نشان دادند. بیش از 90 درصد آغازگرهای رتروترنسپوزونی، الگوی واضح و قابل امتیازدهی تولید کردند. اکثر آغازگرهای مورد استفاده در این تحقیق بر اساس نواحی محفوظ LTR طراحی شده بودند (Abdollahi Mandoulakani et al., 2009). در این مطالعه نیز بیشترین میزان چندشکلی به آغازگرهای رتروترنسپوزونی اختصاص داشت، ولی تعداد زیادی از آغازگرهای مورد استفاده باند چندشکل بین والدین نشان ندادند. میانگین چند شکلی بدست آمده در این تحقیق (15%) با 6 آغازگر ترکیبی کمی پایین­تر از نتایج گزارش شده توسط Waugh et al. (1997) در جمعیت Blenhim × E224/3 جو (26%) بود. شاید دلیل تفاوت نتایج حاصل از دو مطالعه، سیستمهای نشانگری متفاوتی باشد که در دو پژوهش استفاده شده است.

 

توزیع نشانگرها در گروههای لینکاژی

از بین 120 آغازگر استفاده شده، 5 نشانگر ISSR، 12 نشانگر IRAP و 9 نشانگر REMAP در بین والدین چند­شکل بودند که از این بین 18 نشانگر درجمعیت تفرق نشان دادند (شکل 3)،  از بین 18 نشانگر چندشکل بدست آمده، 12 نشانگر IRAP، REMAP و ISSR به 393 نشانگر RFLP نقشه­ی پیوستگی این جمعیت اضافه شدند (جدول2 ).

 

 

 

 

 

 

جدول 1- تعداد و درصد چندشکلی سیستم­های نشانگری مورد استفاده.

Table 1- Number and polymorphism percentage of the used marker systems.

سیستم نشانگری

Marker system

تعداد آغازگر

Number of primers

تعداد مکان­های چندشکل بین والدین

Polymorphic loci between parents

تعداد نشانگر چندشکل

Number of polymorphic markers

تعداد آغازگر چندشکل در جمعیت

Polymorphic primers in population

نشانگرهای دارای انحراف از تفرق مندلی

Markers showed segregation distortion

درصدآغازگرهای چند شکل

The percentage of polymorphic primers

IRAP

34

15

11

6

1

*32.35 (75)

REMAP

69

12

4

4

0

5.8 (16.66)

ISSR

17

9

3

2

1

17.64 (8.33)

ISSR+IRAP+REMAP

120

36

18

12

2

 

 

*: درصد اول، درصد چند شکلی آغازگرهای هر سیستم نشانگری از مجموع آغازگرهای به کار رفته همان سیستم می­باشد. درصد داخل پرانتز، درصد پوشش گروه­های لینکاژی توسط آغازگرهای هر سیستم می­باشد.

 

 

نشانگرها در چهار گروه لینکاژی 1، 3، 5 و 6 توزیع شدند و بیشترین نشانگرهای چندشکل روی گروه لینکاژی 6 قرار گرفتند. در گروه­های لینکاژی 2، 4 و 7 هیچ نشانگری قرار نگرفت. نشانگرهای IR-1B، IR-1C و IR-1D با اختلاف 1/0 سانتی ­مورگان در مجاورت یکدیگر روی گروه لینکاژی 6 قرار گرفتند ولی بقیه نشانگرها با فاصله­های بیشتری از هم در گروه­های لینکاژی توزیع شدند. براساس نتایج، نشانگرهای حاصل از این مطالعه با قرار گرفتن در میان نشانگرهای نقشه­ پایه، فضاهای خالی روی گروه­های لینکاژی را به خوبی پوشش دادند. در نقشه لینکاژی پایه حاصل از این جمعیت، در گروه لینکاژی 6 نشانگرهای IR-1B، IR-1C و IR-1D بین نشانگرهای Bmag0807 و Bmac0144، نشانگر  IR-3 بین نشانگرهای psr627 و ksuA3b و نشانگرهایISSR-8  و RE-4 در ابتدای گروه لینکاژی 6 قرار گرفتند.

 


جدول 2- نام، کد و موقعیت آغازگرهای چندشکل مورد استفاده در جمعیت هاپلوئید مضاعف حاصل از تلاقی دو والد Clipper×Sahara.

Table 2- Name, code and position of the polymorphic markers used in doubled haploid population derived from a cross of Clipper×Sahara.

موقعیت نشانگر در گروه لینکاژی (cM)

Marker position on linkage group

گروه لینکاژی

Linkage group

کد آغازگر

Primer code

نام آغازگر

Primer name

ردیف

Row

-

-

IR-1A

5LTR-Bare1a

1

53.9

6

IR-1B

5LTR-Bare1b

2

53.8

6

IR-1C

5LTR-Bare1c

3

53.8

6

IR-1D

5LTR-Bare1d

4

73.7

6

IR-3

5LTR-LTR2106

5

17.2

5

IR-7A

LTR725-LTR455a

6

0

5

IR-7B

LTR725-LTR455b

7

-

-

IR-9A

Sukula a

8

49.6

3

IR-9B

Sukula b

9

31.9

3

IR-10

LTR725

10

65.4

3

IR-11

LTR2108

11

-

-

RE-2A

5LTR-818a

12

123.7

1

RE-2B

5LTR-818b

13

0

6

RE-4

5LTR-440

14

-

-

RE-5

Bare1-808

15

-

-

ISSR-6A

857-425a

16

-

-

ISSR-6B

857-425b

17

0

6

ISSR-8

825-440

18

 

 

در گروه لینکاژی 5 نشانگر IR-7A با قرارگیری بین نشانگرهای EBmac0854 و GBM1399 فاصله زیاد این دو نشانگر را پوشش داد. در گروه لینکاژی 3 نشانگر  IR-10بین نشانگرهای Bmag0877 و wg110، نشانگر  IR-9B بین  Bmag0606و Bmag0363 و نشانگر  IR-11 فضای خالی بین دو نشانگر GBM5047 و GV1 را پر کرد و در گروه لینکاژی یک نشانگر RE-2B فضای خالی بین نشانگرهای bcd402 و  ksuD14 را پوشش داد (شکل 5).

یکی از مواردی که از اشباع نقشه ژنتیکی گندم با استفاده از نشاگرهای AFLP بدست آمد عدم توزیع یکنواخت نشانگرها در طول ژنوم بود که دلیل توزیع غیر یکنواخت این نشانگر به مکانیسم­­های ایجاد چندشکلی در این نشانگر، نسبت داده می­شود. تجمع نشانگرهای AFLP و RFLP در نواحی سانترومری شاید به دلیل کاهش یا ممانعت از نوترکیبی در این مناطق باشد (Rahimmalek et al., 2007) باتوجه به توزیع رتروترنسپوزن­ها در سرتاسر کروموزوم، قابلیت انتقال آنها در طول ژنوم و قرارگیری آن­ها در نواحی هتروکروماتین کروموزوم (Manninen et al., 2000) می­توان از این نشانگرها به طور جداگانه یا ترکیبی جهت نقشه­یابی کامل ژنوم استفاده کرد (Castelo et al., 2007).

نشانگرهای نزدیک به QTLهای کنترل کننده صفات روی یک نقشه با تراکم نشانگری بالا، می­تواند وسیله قدرتمندی برای گزینش به وسیله نشانگر مولکولی ­باشد. تهیه نقشه­های ژنتیکی با تراکم بالای نشانگر و توزیع مناسب در مناطق با سطح نوترکیبی بالا به راحتی امکان­پذیر است ولی در مناطقی که نوترکیبی کاهش می­یابد، استفاده از جمعیت بزرگ­تر برای افزایش دقت نقشه ژنتیکی ضروری می­باشد (Tanksley et al., 1989). بنابراین ضروری به­نظر می­رسد که نواحی با تراکم کم نشانگر توسط نشانگرهای چندشکل تا حد امکان پوشش داده شود تا مکان­یابی ژن­ها با سهولت و دقت بیشتری صورت پذیرد. با توجه به این­که جو گیاهی خودگشن است و میزان دگرگشنی کمی دارد و نظر به این­که جمعیت مورد استفاده در این تحقیق جمعیت هاپلوئید مضاعف با هموزیگوسیتی بالا می­باشد، از این­رو امکان مطالعات تکراردار و بررسی اثر متقابل محیط و مکان­های کنترل کننده صفات کمی با این جمعیت امکان­پذیر می­باشد پس به منظور تعیین موقعیت ژن­های صفات کمی و سایر ژن­های مفید، اشباع هرچه بیشتر این نقشه لازم به­نظر می­رسد.


 

 

                

شکل 5- تعیین گروه­های لینکاژی جو در جمعیت دابل هاپلوئیدی حاصل از تلاقی Clipper×Sahara، نشانگرهایی که به نقشه اضافه شدند با خطوط قرمز در شکل مشخص شدند و گروه­های لینکاژی 2، 3، 5 و 7  که نشانگرهای شناسایی شده در این تحقیق به آنها منتسب شدند در شکل نشان شده است. 

Figure 5- Determination of barley linkage groups in doubled haploid population derived from a cross of Clipper×Sahara. New markers, highlighted with red color, assigned to the linkage groups 2, 3, 5 and 7.

 

 

 

منابع

Abdollahi Mandoulakani B, Bihamta MR, Zali AA, Yazdi Samadi B, Naghavi MR, Schulman A (2008). Fine mapping of stripe rust resistance gene Yr15 in durum wheat. Seed and Plant Improvement Journal 3: 371-387 (In Farsi).

Abdollahi Mandoulakani B, Bihamta MR, Schulman A, Zali AA, Naghavi MR (2009). Retrotransposons assessment as molecular markers in wheat. Modern Genetics Journal 1: 17- 25 (In Farsi).

Abdollahi Mandoulakani B, Piri Y, Darvishzadeh R, Bernoosi I, Jafari M (2012). Retroelement insertional polymorphism and genetic diversity in Medicago sativa populations revealed by IRAP and REMAP markers. Plant Molecular Biology Reporter 30: 286-296.

Ausubel FM, Brent R, Kingston RE, Moore DD, Seidman JG, Smith JA, Struhl K, Albright LM, Coen DM, Varki A (1995). Current protocols in molecular biology. John Wiley and Sons, New York.

Banisadr N (1995). Study of heat and cold tolerance in some barley cultivar. Seed and Plant Improvement Journal 99: 43-46 (In Farsi).

Basirnia A, Darvishzadeh R, Abdollahi Mandoulakani B, Nabipur A (2014). Assessment of genetic diversity in Iranian confectionary sunflower (Helianthus annuus L.) populations using retrotransposon based IRAP markers. Journal of Agricultural Biotechnology 1: 19-35 (In Farsi).

Becker J, Vos P, Kuiper M, Salamini F, Heun M (1995). Combined mapping of AFLP and RFLP markers in barley. Molecular and General Genetics. 249: 65-73.

Biswas MK, Xu Q, Deng X (2010). Utility of RAPD, ISSR, IRAP and REMAP markers for the genetic analysis of Citrus spp. Scientia Horticulturae 124: 254-261.

Boyko E, Kalendar R, Korzun V, Gill B, Schulman AH (2002). Combined mapping of Aegilops tauschii by retrotransposon, microsatellite, and gene markers. Plant Molecular Biology 48: 767-790.

Carvalho A, Guedes-Pinto H, Martins-Lopes P, Lima-Brito J (2010). Genetic variability of old Portuguese bread wheat cultivars assayed by IRAP and REMAP markers. Annals of Applied Biology 156:337-345.

Castelo JSB,  Eduardo AV,  Malon G, Mauricio MK, Malone E,  Bernarde A,  Mistur CC,  Carvalho FIF, Oliveira CA (2007). IRAP and REMAP assessments of genetic similarity in rice. Journal of Applied Genetics 48: 107-113.

Collard BCY, Jahufer MZZ, Brouwer JB, Pang ECK (2005). An introduction to markers, quantitative trait loci (QTL) mapping and marker-assisted selection for crop improvement: the basic concepts. Euphytica 142: 169-196.

Harushima Y, Yano M, Shomura A, Sato M, Shimano T, Kuboki Y, et al (1998). A high-density rice genetic linkage map with 2275 markers using a single F2 population. Genetics 148: 479-494.

Hassan M, Oldach K, Baumann U, Langridge P, Sutton T (2010). Genes mapping to boron tolerance QTL in barley identified by suppression subtractive hybridization. Plant Cell Physiology 33: 118-198.

Hearnden PR, Eckermann PJ, McMichael GL, Hayden MJ, Eglinton JK, Chalmer KJ (2007). A genetic map of 1000 SSR and DArT markers in a wide barley cross. Theoretical and Applied Genetics 115: 383-391.

Heun M, Kennedy AE, Anderson JA, Lapitan NLV, Sorrells ME, Tanksley SD (1991). Construction of a restriction fragment length polymorphism map for barley (Hordeum vulgare). Genome 35: 1019-1025.

Heydari R, Sabouri A, Sabouri H, Fallahi HA, Dadras AR (2014). Identification of AFLP markers related to tolerance to flooding stress in barley. Journal of Agricultural Biotechnology 2: 41-60 (In Farsi).

Hirochika H, Sugimoto K, Otsuki Y, Tsugawa H, Kanda M (1996). Retrotransposons of rice involved in mutations induced by tissue culture. Proceedings of the National Academy of Sciences of the United States of America 93: 7783-7788.

Islam AKMR, Shepherd KW (1981). Wheat-barley addition lines: their use in genetic and evolutionary studies of barley. In: Asher MJC, Ellis RP, Hayter AM, Whitehouse RNH (eds) Barley genetics IV. (Proc 4th Int. Barley Genet Symp). Edinburgh University Press, Edinburgh, pp 729-739.

Kalendar R, Antonius K, Smykal P, Schulman AH (2010). iPBS: A universal method for DNA fingerprinting and retrotransposon isolation. Theoretical and Applied Genetics 121:1419-1430.

Kalendar R, Flavell AJ, Ellis THN, Sjakste T, Moisy C, Schulman AH (2011). Analysis of plant diversity with retrotransposon- based molecular markers. Heredity 106: 520- 530.

Kalendar R, Grob T, Regina M, Suoniemi A, Schulman AH (1999). IRAP and REMAP: two new retrotransposon-based DNA fingerprinting techniques. Theoretical and Applied Genetics 98: 704-711.

Kleinhofs A, Kilian A, Saghai-Maroof MA, Biyashev RM, Hayes P, Chen FQ, Lapitan N, Fenwick A, Blake TK, Kanazin V, Ananiev E, Dahleen L, Kudnra D, Bollinger J, Knapp SJ, Liu B, Sorrells M, Heun M, Franckowiak JD, Hoffman D, Skadsen R, Steffenson BJ (1993). A molecular, isozyme and morphological map of the barley (Hordeum vulgare) genome. Theoretical and Applied Genetics 86: 705-712.

Kumar A, Bennetzen J (1999). Plant retrotransposons. Annual Review Genetics 33:479-532.

Langridge P, Lagudah ES, Holton TA, Sharp PJ, Chalmers K (2001). Ttrends in genetic and genome analysis of wheat: a review. Australian Journal of Agricultural Research 2:1043-1077.

Li JZ, Huang XQ, Heinrichs F, Ganal M, Roder MS (2005). Analysis of QTLs for yield, yield components and malting quality in a BC3-DH population of spring barley. Theoretical and Applied Genetics 110: 356-363.

Lou Q, Chen J (2007). Ty 1-copia retrotransposon- based SSAP marker development and its potential in the genetic study of cucurbits. Genome 50: 802- 810.

Manninen O, Kalendar R, Robinson J, Schulman AH (2000). Application of BARE-1 retrotransposon markers to the mapping of a major resistance gene for net blotch in barley. Molecular and General Genetics 264: 325- 334.

Marquez-Cedillo LA, Hayes PM, Jones BL, Kleinhofs A, Legge G, Rossnagel BG, Sato K, Ullrich SE, Wesenberg DM (2000). QTL analysis of malting quality in barley based on the doubled haploid progeny of two elite North American varieties representing different germplasm groups. Theoretical and Applied Genetics 101: 173-184.

Mather K (1938). Crossing over heterochromatin in X chromosome of Drosphila melanogaster. Genetics 24:413-435.

Nasri S, Abdollahi Mandoulakani B, Darvishzadeh R, Bernousi I (2013). Retrotransposon insertional polymorphism in Iranian bread wheat cultivars and breeding lines revealed by IRAP and REMAP Markers. Biochemical Genetics 51: 927-943.

Rahimmalek M, Seyed Tabatabayi BE, Mohammadi SA (2007). Saturating microsatellite linkage map of wheat in Fukuho-Komugi×Oligo-Culm cross population using AFLP markers. Journal of Science and Technology of Agriculture and Natural Resources 43: 567-575. 

Sadeghzadeh B (2008). Mapping of chromosome regions associated with seed Zn accumulation in barley, PhD thesis, The University of Western Australia, Perth.

Sadeghzadeh B, Rengel Z, Li C, Yang H (2010) Molecular marker linked to a chromosome region regulating seed Zn accumulation in barley. Molecular Breeding 25, 167-177.

Saeidi H, Rahiminejad MR, Heslop-Harrison JS (2008). Retroelement insertional  polymorphisms,  diversity  and phylogeography  within  diploid,  D-genome  Aegilops tauschii  (Triticeae,  Poaceae)  sub-taxa  in  Iran.  Annals of Botany 101: 855-861.

Shirasu K, Schulman AH, Lahaye T, Schulze- Lefert P (2000). A contiguous 66 kb barley DNA sequence provides evidence for reversible genome expansion. Genome Resources 10: 908-915.

Suoniemi A, Schmidt D, Schulman AH (1997). BARE-1 insertion site preferences and evolutionary conservation of RNA and cDNA processing sites. Genetica 100: 219-230.

Tanhuanpaa P, Kalendar R, Laurila J, Schulman AH, Manninen O, Kiviharju E (2006). Generation of SNP markers for short straw in oat (Avene sativa L.). Genome 49: 282-287.

Tanksley SD,  Ganal MW,  Prince JP, Vicente MC,  Bonierbale MW, Broun P,  Fulton TM,  Giovannoni J, Grandillo S,  Martin GB, Messiguer R,  miller JC, Miller L, Paterson AH, Pineda O, Roder MS, Wing RA, Young ND (1992). High density molecular linkage maps of the tomato and potato genomes. Genetics 132: 1141-1160.

Waugh R, McLean K, Flavell A.J, Pearce S, Kumar A, Thomas BBT, Powell W (1997). Genetic distribution of BARE-1-like retrotransposable elements in the barley genome revealed by sequence-specific amplification polymorphisms (S-SAP). Molecular and General Genetics 253:687-694.

Xu Y, Zhu L, Xiao J, Huang N, McCouch SR (1997). Chromosomal regions associated with segregation distortion of molecular markers in F2, backcross, doubled haploid, and recombinant inbred populations in rice (Oryza sativa L.). Molecular and General Genetics 253: 535-545.

Yu G-X, Wise RP (2000). An anchored AFLP- and retrotransposon-based map of diploid Avena. Genome 43: 736-749.

 

 

 


Saturation of barley genetic map using retrotransposon-based markers and doubled haploid population derived from a cross of Clipper×Sahara

 

Ghaderi F.1, Abdollahi Mandoulakani B.*2, Babaeian Jelodar N.A.1, Sadeghzadeh B.3

 

1 MSc graduate of plant breeding and professor, Sari Agricultural Sciences and Natural Resources University, Iran.

2Associate professor, Department of Plant Breeding and Biotechnology, Urmia University, Iran.

3Associate professor, Dryland Agricultural Research Institute, Maragheh, Iran.

 

 

Abstract

Genetic maps with high density and wide genome coverage play significant role in basic and applied genetic researches. In recent decades, with the advent of DNA markers, the huge development has been created in genetic map preparation and saturation in various plant species. In this study, IRAP, REMAP and ISSR markers were applied to saturate the genetic map of barley in a population with 149 double haploid individuals derived from a cross of Clipper and Sahara. The basic genetic map of this population was used as a frame for further analysis. In general, among the 120 primers used, 6 IRAP, 7 REMAP and 3 ISSR primers showed polymorphism between parents which generated 11 IRAP, 7 REMAP and 4 ISSR markers. Eighteen markers segregated in population, out of which 12 markers assigned to 7 barley linkage groups. Two markers deviated from the ratio of 1:1. The maximum number of markers was assigned to linkage group 2. In the current investigation, retrotransposon-based markers were able to saturate the gaps of barley genetic map on linkage groups 1, 3, 5 and 6. The results showed that retrotransposon markers can be effectively used for saturation of barley genetic maps.

Keywords: barley, IRAP markers, genetic map, doubled haploid population.

 

 



* نویسنده مسئول: بابک عبدالهی مندولکانی                        تلفن:09122386990 Email: b.abdollahi@urmia.ac.ir                            

* Corresponding Author: Abdollahi Mandolakani B.       Tel: 09122386990     Email: b.abdollahi@urmia.ac.ir

 
Abdollahi Mandoulakani B, Bihamta MR, Zali AA, Yazdi Samadi B, Naghavi MR, Schulman A (2008). Fine mapping of stripe rust resistance gene Yr15 in durum wheat. Seed and Plant Improvement Journal 3: 371-387 (In Farsi).
Abdollahi Mandoulakani B, Bihamta MR, Schulman A, Zali AA, Naghavi MR (2009). Retrotransposons assessment as molecular markers in wheat. Modern Genetics Journal 1: 17- 25 (In Farsi).
Abdollahi Mandoulakani B, Piri Y, Darvishzadeh R, Bernoosi I, Jafari M (2012). Retroelement insertional polymorphism and genetic diversity in Medicago sativa populations revealed by IRAP and REMAP markers. Plant Molecular Biology Reporter 30: 286-296.
Ausubel FM, Brent R, Kingston RE, Moore DD, Seidman JG, Smith JA, Struhl K, Albright LM, Coen DM, Varki A (1995). Current protocols in molecular biology. John Wiley and Sons, New York.
Banisadr N (1995). Study of heat and cold tolerance in some barley cultivar. Seed and Plant Improvement Journal 99: 43-46 (In Farsi).
Basirnia A, Darvishzadeh R, Abdollahi Mandoulakani B, Nabipur A (2014). Assessment of genetic diversity in Iranian confectionary sunflower (Helianthus annuus L.) populations using retrotransposon based IRAP markers. Journal of Agricultural Biotechnology 1: 19-35 (In Farsi).
Becker J, Vos P, Kuiper M, Salamini F, Heun M (1995). Combined mapping of AFLP and RFLP markers in barley. Molecular and General Genetics. 249: 65-73.
Biswas MK, Xu Q, Deng X (2010). Utility of RAPD, ISSR, IRAP and REMAP markers for the genetic analysis of Citrus spp. Scientia Horticulturae 124: 254-261.
Boyko E, Kalendar R, Korzun V, Gill B, Schulman AH (2002). Combined mapping of Aegilops tauschii by retrotransposon, microsatellite, and gene markers. Plant Molecular Biology 48: 767-790.
Carvalho A, Guedes-Pinto H, Martins-Lopes P, Lima-Brito J (2010). Genetic variability of old Portuguese bread wheat cultivars assayed by IRAP and REMAP markers. Annals of Applied Biology 156:337-345.
Castelo JSB,  Eduardo AV,  Malon G, Mauricio MK, Malone E,  Bernarde A,  Mistur CC,  Carvalho FIF, Oliveira CA (2007). IRAP and REMAP assessments of genetic similarity in rice. Journal of Applied Genetics 48: 107-113.
Collard BCY, Jahufer MZZ, Brouwer JB, Pang ECK (2005). An introduction to markers, quantitative trait loci (QTL) mapping and marker-assisted selection for crop improvement: the basic concepts. Euphytica 142: 169-196.
Harushima Y, Yano M, Shomura A, Sato M, Shimano T, Kuboki Y, et al (1998). A high-density rice genetic linkage map with 2275 markers using a single F2 population. Genetics 148: 479-494.
Hassan M, Oldach K, Baumann U, Langridge P, Sutton T (2010). Genes mapping to boron tolerance QTL in barley identified by suppression subtractive hybridization. Plant Cell Physiology 33: 118-198.
Hearnden PR, Eckermann PJ, McMichael GL, Hayden MJ, Eglinton JK, Chalmer KJ (2007). A genetic map of 1000 SSR and DArT markers in a wide barley cross. Theoretical and Applied Genetics 115: 383-391.
Heun M, Kennedy AE, Anderson JA, Lapitan NLV, Sorrells ME, Tanksley SD (1991). Construction of a restriction fragment length polymorphism map for barley (Hordeum vulgare). Genome 35: 1019-1025.
Heydari R, Sabouri A, Sabouri H, Fallahi HA, Dadras AR (2014). Identification of AFLP markers related to tolerance to flooding stress in barley. Journal of Agricultural Biotechnology 2: 41-60 (In Farsi).
Hirochika H, Sugimoto K, Otsuki Y, Tsugawa H, Kanda M (1996). Retrotransposons of rice involved in mutations induced by tissue culture. Proceedings of the National Academy of Sciences of the United States of America 93: 7783-7788.
Islam AKMR, Shepherd KW (1981). Wheat-barley addition lines: their use in genetic and evolutionary studies of barley. In: Asher MJC, Ellis RP, Hayter AM, Whitehouse RNH (eds) Barley genetics IV. (Proc 4th Int. Barley Genet Symp). Edinburgh University Press, Edinburgh, pp 729-739.
Kalendar R, Antonius K, Smykal P, Schulman AH (2010). iPBS: A universal method for DNA fingerprinting and retrotransposon isolation. Theoretical and Applied Genetics 121:1419-1430.
Kalendar R, Flavell AJ, Ellis THN, Sjakste T, Moisy C, Schulman AH (2011). Analysis of plant diversity with retrotransposon- based molecular markers. Heredity 106: 520- 530.
Kalendar R, Grob T, Regina M, Suoniemi A, Schulman AH (1999). IRAP and REMAP: two new retrotransposon-based DNA fingerprinting techniques. Theoretical and Applied Genetics 98: 704-711.
Kleinhofs A, Kilian A, Saghai-Maroof MA, Biyashev RM, Hayes P, Chen FQ, Lapitan N, Fenwick A, Blake TK, Kanazin V, Ananiev E, Dahleen L, Kudnra D, Bollinger J, Knapp SJ, Liu B, Sorrells M, Heun M, Franckowiak JD, Hoffman D, Skadsen R, Steffenson BJ (1993). A molecular, isozyme and morphological map of the barley (Hordeum vulgare) genome. Theoretical and Applied Genetics 86: 705-712.
Kumar A, Bennetzen J (1999). Plant retrotransposons. Annual Review Genetics 33:479-532.
Langridge P, Lagudah ES, Holton TA, Sharp PJ, Chalmers K (2001). Ttrends in genetic and genome analysis of wheat: a review. Australian Journal of Agricultural Research 2:1043-1077.
Li JZ, Huang XQ, Heinrichs F, Ganal M, Roder MS (2005). Analysis of QTLs for yield, yield components and malting quality in a BC3-DH population of spring barley. Theoretical and Applied Genetics 110: 356-363.
Lou Q, Chen J (2007). Ty 1-copia retrotransposon- based SSAP marker development and its potential in the genetic study of cucurbits. Genome 50: 802- 810.
Manninen O, Kalendar R, Robinson J, Schulman AH (2000). Application of BARE-1 retrotransposon markers to the mapping of a major resistance gene for net blotch in barley. Molecular and General Genetics 264: 325- 334.
Marquez-Cedillo LA, Hayes PM, Jones BL, Kleinhofs A, Legge G, Rossnagel BG, Sato K, Ullrich SE, Wesenberg DM (2000). QTL analysis of malting quality in barley based on the doubled haploid progeny of two elite North American varieties representing different germplasm groups. Theoretical and Applied Genetics 101: 173-184.
Mather K (1938). Crossing over heterochromatin in X chromosome of Drosphila melanogaster. Genetics 24:413-435.
Nasri S, Abdollahi Mandoulakani B, Darvishzadeh R, Bernousi I (2013). Retrotransposon insertional polymorphism in Iranian bread wheat cultivars and breeding lines revealed by IRAP and REMAP Markers. Biochemical Genetics 51: 927-943.
Rahimmalek M, Seyed Tabatabayi BE, Mohammadi SA (2007). Saturating microsatellite linkage map of wheat in Fukuho-Komugi×Oligo-Culm cross population using AFLP markers. Journal of Science and Technology of Agriculture and Natural Resources 43: 567-575. 
Sadeghzadeh B (2008). Mapping of chromosome regions associated with seed Zn accumulation in barley, PhD thesis, The University of Western Australia, Perth.
Sadeghzadeh B, Rengel Z, Li C, Yang H (2010) Molecular marker linked to a chromosome region regulating seed Zn accumulation in barley. Molecular Breeding 25, 167-177.
Saeidi H, Rahiminejad MR, Heslop-Harrison JS (2008). Retroelement insertional  polymorphisms,  diversity  and phylogeography  within  diploid,  D-genome  Aegilops tauschii  (Triticeae,  Poaceae)  sub-taxa  in  Iran.  Annals of Botany 101: 855-861.
Shirasu K, Schulman AH, Lahaye T, Schulze- Lefert P (2000). A contiguous 66 kb barley DNA sequence provides evidence for reversible genome expansion. Genome Resources 10: 908-915.
Suoniemi A, Schmidt D, Schulman AH (1997). BARE-1 insertion site preferences and evolutionary conservation of RNA and cDNA processing sites. Genetica 100: 219-230.
Tanhuanpaa P, Kalendar R, Laurila J, Schulman AH, Manninen O, Kiviharju E (2006). Generation of SNP markers for short straw in oat (Avene sativa L.). Genome 49: 282-287.
Tanksley SD,  Ganal MW,  Prince JP, Vicente MC,  Bonierbale MW, Broun P,  Fulton TM,  Giovannoni J, Grandillo S,  Martin GB, Messiguer R,  miller JC, Miller L, Paterson AH, Pineda O, Roder MS, Wing RA, Young ND (1992). High density molecular linkage maps of the tomato and potato genomes. Genetics 132: 1141-1160.
Waugh R, McLean K, Flavell A.J, Pearce S, Kumar A, Thomas BBT, Powell W (1997). Genetic distribution of BARE-1-like retrotransposable elements in the barley genome revealed by sequence-specific amplification polymorphisms (S-SAP). Molecular and General Genetics 253:687-694.
Xu Y, Zhu L, Xiao J, Huang N, McCouch SR (1997). Chromosomal regions associated with segregation distortion of molecular markers in F2, backcross, doubled haploid, and recombinant inbred populations in rice (Oryza sativa L.). Molecular and General Genetics 253: 535-545.
Yu G-X, Wise RP (2000). An anchored AFLP- and retrotransposon-based map of diploid Avena. Genome 43: 736-749.